خلاصه داستان: چهار بچه از راه کمدی بزرگ به سرزمین نارنیا میروند ، که زیر سلطه ی ملکه خبیثی است که آن جا را در زمستانی ابدی نگه داشتهاست. اما بچهها با کمک یک شیر عجیب و مرموز به نام اصلان برای نجات نارنیا و ساکنانش دست به کار می شوند و…
خلاصه داستان: هر زمستان، تنها در بیابانهای بیرحم و یخی قطب جنوب، در مرکز نامساعدترین ناحیه بر روی کره زمین، یک سفر واقعاً قابل توجه رخ میدهد، درست به همان صورتی که در طی هزاران سال انجام شدهاست...
خلاصه داستان: وزارت ارشاد قصد دارد از نخبگان ایرانی مقیم خارج دعوت کند تا در یک همایش فرهنگی به ایران بیایند و در برنامههای فرهنگی برای ایرانیان سخنرانی یا برنامه اجرا کنند. یکی از این دعوتنامهها قرار است برای یک رهبر ارکستر که شخصیت برجسته و صاحب نامی که در آمریکا زندگی میکند فرستاده شود اما...
خلاصه داستان: برلین، زمان حال. شوهر «کایل پرات» (فاستر) می میرد و «پرات» قصد دارد هم راه با «جولیا» (لوستن)، دختر هفت ساله اش و تابوت شوهرش به امریکا برگردد. «کایل» و «جولیا» در هواپیما به خواب می روند. اما وقتی «کایل» بیدار می شود، می بیند خبری از دخترش نیست. ظاهرا نام «جولیا» در فهرست مسافران نبوده و هیچ یک از خدمه و مسافران او را ندیده است. یکی از محافظ های پرواز (سارسگارد) نیز می گوید که اصلا «جولیا» هم راه با پدرش درگذشته و ادعا می کند که «کایل» عقل خود را از دست داده است...
خلاصه داستان: چهار فضانورد که برای ماموریتی به فضا رفته اند، دچار برخورد با گرد و غبار کیهانی میشوند و تحولات عجیبی در تواناییهای آنان به وجود میآید. اکنون آنها باید با هم در مقابل دشمن مشترکشان، یعنی پنجمین سرنشین آن فضاپیما بایستند…
خلاصه داستان: ترگل که زندگی خانوادگی خوبی ندارد دلبستهٔ عباس است، اما پدرش با ازدواج آنها مخالف است ترگل از خانه میگریزد و با عباس ازدواج میکند. عباس که قصد دارد برای کار به جزیره کیش برود، ترگل را نزد مادرش به روستا میفرستد…
خلاصه داستان: گروهی از ابرقهرمانان دنیای لونی تونز در این انیمیشن گرد هم آمده اند. در سال ۲۷۷۲ وقتی که اعضای این گروه ابرقهرمان و ماوراءالقدرت ، هوش ذاتی خود را با یکدیگر به اشتراک می گذارند، ابرقهرمانانی شکست ناپذیر را می سازند.
خلاصه داستان: گروهی از ابرقهرمانان دنیای لونی تونز در این انیمیشن گرد هم آمده اند. در سال ۲۷۷۲ وقتی که اعضای این گروه ابرقهرمان و ماوراءالقدرت ، هوش ذاتی خود را با یکدیگر به اشتراک می گذارند، ابرقهرمانانی شکست ناپذیر را می سازند.
خلاصه داستان: لوبیاها میتونن دست و پا در بیارن و حرف بزنن و حتی داستان حماسی بگن. توی داستان ارباب حلقه ها موضوع سر یک حلقه جادویی بود. خوب اینجا مسئله یک لوبیای جادویی هست. توتو شخصیت اصلی یک لوبیا از عمو بیل بوی میگیره. یک لوبیا که نه در آتش میسوزه نه از بین میره نه هیچی!اون به کمک یک سری از دوستاش سعی میکنه در جریان یک سفر بفهمه که این لوبیا واقعن به چه دردی میخوره. هدیه ها بی دلیل به کسی داده نمیشن، پس وقتی یکیش رو گرفتین حواستون باشه. شاید یک چیز جادویی از توش در بیاد. یک خیار و گوجه فرنگی هم دارن داستان رو برای ما روایت میکنن.
خلاصه داستان: کاراگاه گجت در آستانه شرکت در مسابقه بهترین شیرین کاری اداره پست است. این مسابقه، برای او اهمیت زیادی دارد برای آن تلاش زیادی میکند. او تقریبا برای مسابقه آماده شده است که اتفاقی عجیب و خطرناک، در شهر میافتد. یکی از زندانیان بدجنس و خطرناک به نام کلا از زندان فرار میکند. از طرفی به طور ناگهانی تخم مرغ پرندهای غولآسا، دزدیده میشود و به دست کلا میافتد.
خلاصه داستان: باب معمار و تیم ماشین هایش آماده اند که در ساخت و ساز به هر کسی کمک کنند. آنها همیشه فکرهای خوب دارند، مسائل را حل میکنند و با همکاری هم مشکلات را برطرف میکنند…
خلاصه داستان: دکتر “اکس” برنامه ای را آغاز کرده است که در آن قربانیان بی گناه را به ارتشی از سپاهیان سمی تبدیل می کند که هدف آن ها نابودی هرچیزی هست که سر راهشان قرار می گیرد. آیا اکشن من می تواند یک بار دیگر دنیا را نجات دهد؟
خلاصه داستان: چهار حیوان که دیگر از بودن در باغ وحش خسته شده اند، تصمیم به فرار می گیرند و به طور ناخواسته با چهار پنگوئن همراه می شوند. بعد از گذراندن ماجراهایی ، آن ها خود را در ماداگاسکار می یابند.
خلاصه داستان: سایه های تار نگران بازگشت قهرمانانه ی تائو به مترونوی هستند. آن ها توانسته اند با کمک ربات های عنکبوتی که می توانند تارهای انبوه تولید کنند، شهر را در تسخیر خود درآورند. تائو که در پیله یی گیر افتاده، خودش را آزاد می کند و به شکل یک ربات درمی آید. ظاهرش خیلی وحشتناک شده اما نیروهای جدیدی پیدا می کند که می توانند به او برای بازپس گیری مترونوی کمک کنند...
خلاصه داستان: مردی پس از سالها، طی عمل جراحی که در خارج از کشور انجام میگیرد، بینایی خود را باز مییابد؛ و در ادامه با مشکلاتی در زندگی مواجه میشود نابینایی که از ۸ سالگی بینایی خود را از دست دادهاست امیدی مییابد برای دیدن دوباره رنگها و خطوط زندگی عادی. یوسف در تصور آنکه با یافتن بینایی خودبه خود حقیقی دست خواهد یافت و پس از آن خواهد توانست ارتباطی در خور خود با خدای خود برقرار نماید با خدای خویش عهد میبندد که در صورت توان مجدد برای بینایی در راه خداوند زندگی کند و آن زندگی ساده و متمرکزی که تا بحال داشتهاست را با این امکان و فرصتی که مجدداً در اختیارش قرار خواهند داد غنی تر سازد و رشد دهد. اما وقتی در شرایط واقعی قرار میگیرد و زرق و برق زندگی را مشاهده میکند همچون بید بر سر ایمان خویش میلرزد.
خلاصه داستان: لیلا طی اتفاقهایی با حمید دوستدار آشنا میشود و این آشنایی مسیر جدیدی را پیش روی او قرار میدهد، غافل از این که عادل مشرقی دل بستهٔ اوست...
خلاصه داستان: مردی به نام عزیز برای تملک و فروش مایملک پدری خود به کشور بازمیگردد. اما با آتیه دختری که قبل از سفر به او علاقه داشته روبرو میشود. در این میان اتفاقاتی رخ میدهد که غیرقابل پیش بینی است.
خلاصه داستان: انیمیشن دیگو در جنگل بارانی به صورت آموزش محور ساخته شده و در بخشهای مختلف قصد داره تا چیزهای جدیدی در مورد حیوانات، طبیعت و موارد مربوط به آنها رو آموزش بدهد.
خلاصه داستان: داستان ماجراهای جونیور، پسر پیتر خرگوشه هست. پیتر خرگوشه بعد از شکست دادن خرگوش دم آهنی، الان رئیس کارخانه آبنبات سازی جشن عید پاک در دره آپریل شده.
خلاصه داستان: رضا شایسته پس از سالها زندگی در غربت به ایران میآید تا پس از مرگ در خاک وطنش آرام بگیرد. تنها نگرانی شایسته این است که پس از مرگش کسی نیست که برای او مراسم ختم بگیرد و برایش گریه کند...
خلاصه داستان: دکتر عالم ، جراح برجستهٔ مغز و اعصاب است و اعتقادی به خدا ندارد . او بهدلایل مختلف فرزندش را فراموش کرده است . وی بهصورت اتفاقی در شب تولد پسرش ، سامان ، از مریضی او ، که تومور مغزی است ، باخبر میشود و بهدنبال پسر ستارهشناسش در کویر بهراه میافتد …