خلاصه داستان: جک اسکلینگتون، پادشاه دوکدار شهر هالووین، خسته از ترساندن انسانها در 31 اکتبر با همان ترفندهای قدیمی، بابانوئل را میدزدد و قصد دارد در صبح کریسمس سرهای کوچک شده و سایر هدایای شیطانی را به کودکان تحویل دهد. اما با نزدیک شدن به کریسمس، دوست دختر عروسک پارچه ای جک، سالی، سعی می کند نقشه های اشتباه او را خنثی کند.
خلاصه داستان: سعید که بر اثر بمبهای شیمیایی نابینا شده به همراه گروهی از همرزمانش برای معالجه به آلمان اعزام میشود. لیلا خواهر سعید که سال هاست در آلمان با شوهر آلمانی و پسرشان یوناس (یونس) زندگی میکند، سعید را در آسایشگاه میبیند.
خلاصه داستان: تاکور شمشر سینگ از طریق اعمال خلاف و قاچاق مواد مخدر و فروش آن به ثروت زیادی دست پیدا کرده ولی هیچ وقت دستگیر نشده و دم به تله نداده است. پلیس به شدت بدنبال دستگیری اوست و...
خلاصه داستان: حمید، سروان خلبان تیم اكروجت نیروی هوایی، با ورود یكی از مخالفان رژیم جمهوری اسلامی، در سال 1358 به گروهی می پیوندند كه قصد اجرای كودتای نوژه را دارند. اعضای گروه، چند خلبان، تكنسین، دكتر و تعدادی دیگر از مخالفان هستند.
خلاصه داستان: محمود، که نقاش ساختمان است و از همسرش زهرا جدا زندگی میکند، تصمیم دارد برای کار به ژاپن برود. محمود همسرش را به محضر میبرد تا او را طلاق بدهد، ولی محضردار گواهی عدم حاملگی زن را میخواهد و آنها ناگزیر به آزمایشگاه میروند. جواب آزمایش زهرا، به رغم تصور آنها، مثبت است و زن و شوهر جوان چاره را در سقط جنین میبیند، اما هزینه سنگین سقط جنین و توقیف پزشکی که به آنها معرفی شده موجب میشود که آن دو به پیرزن قابلهای مراجعه کنند که درانبار مخروبهای در خارج شهر سکونت دارد. موقعی که زهرا با اکراه و دلهره به اتاق پیرزن قابله پا میگذارد محمود با مردی روبهرو میشود که همسرش پس از سقط جنین فوت کرده و برای مرافعه به آنجا آمدهاست. محمود و زهرا پس از درگیری با پیرزن و دستیارانش به خانه بازمیگردند و از تصمیم خود منصرف میشوند. دو سال از این ماجرا میگذرد. محمود خانهٔ مسکونی خود را رنگ میزند و زهرا برایش چای میآورَد. پسر کوچکشان در یکی از اتاقها بازی میکند.
خلاصه داستان: استان واقعی مقطعی از زندگی اسکار شیندلر را روایت می کند. یک سرمایه دار آلمانی که در خلال جنگ جهانی دوم، با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب می کرد تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و اط طرف دیگر درآمد بیشتری بدست آورد. او به طور پیوسته در تلاش بود تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد.