خلاصه داستان: : آنتونی وین" برای کار در بانک به پاریس می رود ، او 30 روز فرصت دارد تا خانه ای را برای خود پیدا کند تا اینکه با "نیکل" آشنا می شود و او را به عنوان خدمتکار خانه استخدام می کند و ...
خلاصه داستان: باردوک پدر سون گوکو و تلاش بیهوده او برای متوقف کردن فریزا از نابودی سیاره خود وگتا را روایت می کند. همچنین نشان می دهد که چگونه کاکاروتوی کوچک (پسر گوکو) در نهایت روی زمین می ماند!
خلاصه داستان: مایکل تلاش میکند تا با توسل به روشهای مختلف پولشویی، درآمد کلانی که از کارهای خلاف خود بدست آورده را صرف امپراطوری مافیایی خود کرده و به آن وجههای قانونی ببخشد، اما...
خلاصه داستان: کارول هانیکات که شاهد یک قتل مافیایی است تصمیم می گیرد در یک کابین دورافتاده در تندرا کانادا مخفی شود. رابرت کالفیلد، معاون دادستان لس آنجلس برای متقاعد کردن هونیکات برای شهادت در دادگاه به محل اقامت او سفر می کند.
خلاصه داستان: مادر لیلا و بهرام قرار است با گرفتن وام مسکن و خریداری یک خانه بچههایش را از دردسرهای صاحب خانهشان، خورخور، نجات دهد. اما عجوزه که بیرون از شهر زندگی میکند و نمیخواهد آنها روی آرامش به خود ببینند.
خلاصه داستان: در سال ۱۹۹۵ «مارتی مک فلای» یک نامه از دوست خود «دکتر امت براون» دریافت میکند، و محتویات نامه به مارتی کمک میکند که ماشین زمان را پیدا کند. مارتی با استفاده از ماشین زمان به غرب قدیم میرود و توجه میشود که دوستش به دست ارازل و اوباش افتاده است.
خلاصه داستان: افسر پلیس «جان مکلین» برای استقبال همسرش به فرودگاه میرود، ولی در آنجا متوجه میشود که یک گروه تروریستی در پی اشغال فرودگاه و هواپیما ربایی هستند. او با آنها درگیر شده و سرانجام با کمک پلیس موفق به خنثی ساختن عملیات آنها میشود.
خلاصه داستان: حسین سبزیان، بهدلیل شباهتش به محسن مخملباف خود را به خانوادهٔ آهنخواه بهعنوان محسن مخملباف معرفی میکند و به بهانهٔ ساختن فیلم به خانهٔ آنها راه مییابد. در روز اول مخملباف بدلی از مهرداد، پسر خانواده که به سینما علاقهمند است، میخواهد در فیلمی که او قصد ساختنش را دارد نقشی به عهده بگیرد و از خانهٔ آهنخواه به عنوان لوکیشن استفاده شود. در روز دوم آنها به درخواست مخملباف بدلی صحنههای فیلم را تمرین میکنند. پدر خانواده که از همان آغاز به سبزیان مشکوک است، به کمک یکی از دوستانش، احمد رضا موید محسنی که آهنگساز تلویزیون است از طریق حسن فرازمند، خبرنگار مجله سروش، هویت سبزیان را برملا میکنند و روز سوم مخملباف بدلی را دستگیر و او را به دادگاه میکشانند. در دادگاه پس از بررسی ماجرا و گرفتن تعهد از سبزیان و رضایت خانوادهٔ آهنخواه پرونده بسته میشود. روز آزادی سبزیان، محسن مخملباف به دیدار او میرود و هر دو، برای رفع کدورت، به خانهٔ آهنخواه میروند…
خلاصه داستان: این فیلم داستانِ زندگی هنری هیل یک خلافکار و روابطش با همسرش کارن هیل و همدستانش جیمی کانوی و تامی دویتو در یک سندیکای خلافکاریِ ایتالیایی-آمریکایی را برای ما روایت میکند.