خلاصه داستان: رحمان با پولی که از مردم به بهانه تهیه مسکن به دست آورده میگریزد و در مسافرخانهای پناه میگیرد که توسط دو دوست «غلام» و «عبدالله» اداره میشود. طی حادثهای ظاهراً رحمان به قتل میرسد. مظنونین اصلی در این حادثه عبدالله و غلام هستند اما آن دو که گناهی مرتکب نشدهاند، ناچار میگریزند. ده سال بعد وقتی به شهر خود بازمیگردند در مییابند که رحمان در واقع بر اثر سکته قلبی درگذشته و قتلی در بین نبوده است. سرانجام بر اثر پیگیری هایشان پولهای ربوده شده که در جنگل پنهان شده به دست میآید.
خلاصه داستان: هارولد پلام (راجر مور) عضو هیات مدیره یک شرکت تجاری و مردی موفق است اما یک روز در سانحه اتومبیل راهی بیمارستان شده و برای چند لحظه میمیرد ولی هنگامی که بازمیگردد ماجرایی عجیب در زندگی او شروع میشود و به تدریج متوجه میشود در مکانهایی دیده شده که او به آنجا نرفته و کارهایی از او سرمیزند که انجام نداده به همین دلیل شروع به تحقیق میکند اما…
خلاصه داستان: فرمانده کی لی یونک، 13 نفر از سرداران خود را برای مبارزه با راهزنی به نام خوان پای اعزام می کند و سیزدهمین سردار به نام شیائو قوی ترین و بهترین است و رابطه دوستی خاصی با فرمانده دارد، این دوستی باعث حسادت دو تن از سرداران می شود و …
خلاصه داستان: در پاریس، فرانسه در سال ۱۹۱۰ زنی دارای یک گربهٔ مادر و چندین بچه گربه می باشد که در بهترین شرایط زندگی می کنند. وی علاوه بر این گربه ها خدمتکاری به نام ادگار نیز دارد و این اشخاص تنها کسانی می باشند که همراه وی هستند، وی با فراخواندن وکیلش و تنظیم وصیعت نامه اش مبنی بر اعطای کل اموالش پس از مرگ به گربه ها و متوجه شدن این موضوع از سوی ادگار باعث می شود که ادگار به فکر نابودی گربه ها بیفتد و آنان را در شبی می دزد و به مکان دوردستی در بیرون از شهر می برد. این گربه ها پس از این درصدد بازگشت به پاریس و خانهٔ صاحبشان بر می آیند و در راه با گربهٔ نری به نام اومالی آشنا می شوند و با کمک او...