خلاصه داستان: بازرس پلیس ابهی پراتاب سینگ یک پلیس صادق و وظیفه شناس لست که همیشه در کارش موفق هست وی یکی از بزرگترین خلافکارهای هند را زیرنظر دارد ولی ...
خلاصه داستان: تای وارنر ورشکسته است؛ او که یک فروشنده اسباببازی بیپول و بیمشتری است با سه زن آشنا می شود که همکاری با آنها ایدههای تازهای برای آقای وارنر به ارمغان میآورد. به کمک این سه زن، او با خلق بهترین ایده ها در ساخت اسباببازی به بزرگترین و محبوبترین اسباببازیفروشی دنیا تبدیل می شود.
خلاصه داستان: گلنار (پانیذ پارسا) خواهر کوچکتر ارس (حماسه پارسا) در کار خبرنگاری به موردی برمیخورد که قاچاق ارز تقلبی و دختر انجام میشود و مرکز فعالیت و پولشویی آنها یک صرافی است که متعلق به آقای یونسی (همایون ارشادی) میباشد.
خلاصه داستان: در مورد دختری به نام یاسمن است که پس از سالها به دلیل مرگ پدرش به ایران بازگشته است. پسر او دچار اوتیسم است و این مسئله، سفر را برایش دشوار
خلاصه داستان: سانگا و همسرش که زندگی سخت و طاقت فرسایی در شهر ماهیسماتی دارند، فرزندی به دنیا میاورند. این کودک بزرگ میشود و کم کم در می یابند که او برای هدف بزرگی به دنیا آمد است…
خلاصه داستان: هارولد فرای ، مردی ۵۹ ساله است که پس از سالها زندگی بیهدف . یک روز، نامهای از دوست قدیمی خود، کوئینی هنسی، دریافت میکند که به او اعلام مرگش را می دهد . هارولد تصمیم میگیرد که بدون استفاده از وسایل نقلیه یا حمایت مورین، همسرش، در انگلستان پیاده روی کند تا به بریک آپون توید برسد. در طول راه، با افراد مختلفی روبرو میشود که ...
خلاصه داستان: در حین تحقیقات در مورد یک قتل ، پلیس با مشکل بزرگ و غیرمنتظره ای روبرو می شود . زیرا متوجه می شوند دو شخص با ظاهر کاملا مشابه ، مظنون اصلی قتل هستند...
خلاصه داستان: دو بازیکن بسکتبال کاملا متفاوت که ظاهرا کیلومترها از هم فاصله دارند به زودی متوجه نقاط مشترک خود شده و برای به دست آوردن پول بیشتر، با هم متحد میشوند و…
خلاصه داستان: یک دانش آموز کلاس هشتمی خودکشی میکند اما پیش از مرگش در یادداشتی نام تمام دانشآموزانی که او را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند را مینویسد. حال والدین این بچهها به مدرسه فراخوانده شده و جنگ بر سر این موضوع آغاز میشود تا اینکه…
خلاصه داستان: گو یو شوان و هان شو یان در دوران کودکی عمدتا باهم بودند. حال پس از سالها دوباره همدیگر را ملاقات میکنند، اما یک حادثه باعث میشود که در چرخه زمان و مکان قرار بگیرند و سرنوشت آنها بر این اساس بازنویسی شود.
خلاصه داستان: یک ماهیگیر جوان با صدایی خارقالعاده به نام الیت وقتی یک تهیهکننده موسیقی معروف به نام سوزان او را در یک مهمانی کشف میکند، زندگیاش کاملا تغییر کرده و…
خلاصه داستان: تهران ـ جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعدازظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تأمین کنند، شیرین جرأت ندارد ماشین پدر را که یواشکی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف کرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آنها راهی خانه ای در شمال شهر میشوند تا با کاری که انجام میدهند، پول مورد نیاز را تأمین کنند.
خلاصه داستان: جم استارلینگ 17 ساله با جایگاه خود در جامعه بنیادگرای مسیحی مبارزه می کند. اما همه چیز زمانی که کشیش جوانی به نام اوون به کلیسای آنها باز می گردد تغییر می کند.
خلاصه داستان: گروهی از دانشآموزان به همراه والدین خود برای شرکت در یک رقابت علمی، استراحت و همچنین تفریح، در یک جشنواره که در یک شهر بیابانی و خیالی در کشور آمریکا برگزار میشود، دور هم جمع میشوند و…
خلاصه داستان: یک روزنامه نگار در نیمههای شب هنگام برگشت از کار، با یک دختر تصادف می کند و از صحنه فرار می کند، او بعدا متوجه می شود که این دختر، دختر خدمتکارش بوده است.
خلاصه داستان: در شب هالووین، شهردار گاتهام سیتی، دان میچل جونیور توسط یک قاتل زنجیرهای که خود را ریدلر مینامد به قتل میرسد. بروس وین میلیاردر منزوی که به مدت دو سال در کسوت بتمن آتش به اختیارانه عمل کردهاست، هم پای اداره پلیس شهر گاتهام به تحقیق میپردازد.
خلاصه داستان: حدود ۱۰ سال می گذرد که بروس وین به عنوان بتمن ظاهر نشده است و وی هم اکنون یک مرد ۶۰ ساله بازنشسته است. این امر باعث می شود مجرمین خطرناکی به نام جهش یافتگان به شهر گاتهام هجوم ببرند و جنایت هایی را به وجود آورند…
خلاصه داستان: بتمن پس از یک غیبت ده ساله بازگشته است در حالی که مقامات میخواهند او را دستگیر کنند بتمن در پی متوقف کردن مردی که قرار است به بانک فدرال دستبرد بزند است…
خلاصه داستان: براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد مادری جوان به نام چاما در نیومکزیکو است که برای زندگی خود و کسانی که دوستشان دارد میجنگد، اما زمانی که یک تصادف دلخراش او را از مسیر معمول زندگیاش خارج کرده و باعث میشود حضانت دخترش را از دست بدهد، همه چیز کاملا تغییر کرده و…
خلاصه داستان: دختری 25 ساله به نام ماری که سالها است فصول مختلف زندگیاش را سپری کرده ، اینک فصل عشق زندگی خود را تجربه میکند . فصلی که چالش بزرگ قهرمان اصلی فیلم سینمایی «اسب سفید پادشاه» خواهد بود .
خلاصه داستان: مادری تنها به نام جولی برای شغلی مناسب که میتواند به کمک آن مخارج خانواده خود را تامین کند، مصاحبه میشود، اما با اعتصاب فلجکننده سرویس حمل و نقل عمومی در پاریس، همه چیز از کنترل جولی خارج شده و…
خلاصه داستان: پاسبان سیوا مأمور اسکورت یک شاهد از بازداشتگاه پلیس تا دادگاه می شود. به عنوان یک چرخش در طرح، سیوا میآموزد که کل اداره پلیس میخواهد شاهد مرده باشد و اجرای واقعی را شروع میکند.
خلاصه داستان: یک نیروی ویژه دریایی امریکا باید کودکی را از میان شورشیان طالبان هدایت کند و به جایی امن برساند و در طبیعت وحشی افغانستان جان سالم به در ببرد.
خلاصه داستان: در زمان اشغال ایران توسط متفقین گروهی ازسربازان ارتش سرخ به هنگام انجام مأموریت خود در مناطق کویری ایران ناپدید می شوند. در پی تلاش برای یافتن این گروه، عدهای از مردان یک ایل حاشیه کویر به اتهام قتل افراد گروه مذکور دستگیر شده و مورد شکنجه و آزار قرار میگیرند. مردان ایل به تلافی صدماتی که از سوی قوای بیگانه بر آنها وارد آمده، تصمیم به مقابله می گیرند.
خلاصه داستان: در اپیزود اول «خداحافظ رفیق» جانباز شیمیایی به نام مسلم که همسرش او را ترک کرده، با دوستان شهیدش در بهشت زهرا قرار میگذارد. او به همراه دوستان شهیدش با موتور سیکلت از میادین مختلف تهران، مکانها و دوستان محتلف از جمله جانباز قطع نخاعی به نام اصغر در بیمارستان، بازدید میکند و از اصغر میخواهند که زندگی مادی این جهان را رها ساخته و همراه آنان شود. او نیز میپذیرد و همراه آنان به بهشت زهرا بازمیگردد. به هنگام خداحافظی، مسلم که تنها مانده، گریه و زاری میکند و از شهیدان میخواهد که او را نیز با خود ببرند؛ اما ایشان پاسخ میدهند که در این خصوص اجازهای ندارند. مسلم با پافشاری موفق میشود اذن شهادت را اخذ و همراه شهیدان برود.
خلاصه داستان: برفا و نادر خیلی اتفاقی با هم آشنا میشوند و عاشق هم میشوند ولی با گذشت زمان و اتفاقاتی غیر مترقبه، زندگی و رابطه آنها به نقاط بحرانی میرسد...
خلاصه داستان: احساس میکنم همیشه توی زندگیم لبه یه پرتگاه وایسادم...دوستدارم بپرم پایین ولی هیچوقت جراتشو نداشتم الانم ندارم...کاش میشد برگردم عقب تا یه چیزایی رو درست کنم ولی افسوس که غیرممکنه
خلاصه داستان: در آخرین روز حکومت محمدرضا شاه، وقتی کاخ های سلطنتی مورد هجوم مردم قرار می گیرد، چند تن از افراد وابسته به رژیم در کاخ مخفی می شوند. آن ها کیفی را که حاوی اسناد محرمانه و جواهرات و اسکناس بوده در محوطه کاخ مخفی می کنند..
خلاصه داستان: اصغر زاغی شاغل در تماشاخانه، در واقع با خبرچینی برای ساواک امرار معاش میکند. وی بهطور تصادفی پی به مخفی گاه انقلابیون در همسایگی خود می برد ولی هنگامیکه قصد لو دادن آنها را دارد متوجه مهربانی و دلسوزی انقلابیون در حق خودش و زن و بچه بیمارش میشود. پس پشیمان شده و راه فرار آنها را فراهم میکند و خودش هم نقل مکان میکند.
خلاصه داستان: یک افسر پلیس به طور مخفیانه در مورد یک رهبر گروه که معتقد است قوانین نباید جلوی بازرسی را بگیرد، تحقیق می کند. همانطور که تحقیقات افسر بیشتر پیش میرود، نگرش های خود او شروع به تغییر و نزدیک شدن به نگرش رهبر تیم می شود تا اینکه ...
خلاصه داستان: سانتوش کومار ملقب به جیمز که مدیریت یک شرکت تامین امنیت را به عهده دارد در حین محافظت از یک مشتری، با خطرناکترین دلالان مواد مخدر آسیا درگیر می شود.
خلاصه داستان: سانجانا با عمویش در پاریس زندگی می کند و قرار است با راهول ازدواج کند. راهول میخواهد برای کار به هندوستان برود و سانجانا اصرار دارد که همراه او برود ولی به شدت از سفر با هواپیما می ترسد.
خلاصه داستان: رحمان با پولی که از مردم به بهانه تهیه مسکن به دست آورده میگریزد و در مسافرخانهای پناه میگیرد که توسط دو دوست «غلام» و «عبدالله» اداره میشود. طی حادثهای ظاهراً رحمان به قتل میرسد. مظنونین اصلی در این حادثه عبدالله و غلام هستند اما آن دو که گناهی مرتکب نشدهاند، ناچار میگریزند. ده سال بعد وقتی به شهر خود بازمیگردند در مییابند که رحمان در واقع بر اثر سکته قلبی درگذشته و قتلی در بین نبوده است. سرانجام بر اثر پیگیری هایشان پولهای ربوده شده که در جنگل پنهان شده به دست میآید.
خلاصه داستان: زمان جنگ ایران و عراق است و دامنهٔ جنگ به خلیج فارس نیز کشیده شده و کشتیهای نفتکش ایرانی مورد حملهٔ دشمن قرار میگیرند. در این میان یک ناخدای جوان تصمیم به عبور کشتی نفتکش از تنگهٔ هرمز میگیرد و برای این کار از ناخدایی بازنشسته ولی پرتجربه کمک میخواهد. ناخدای پیر در ابتدا تمایلی برای انجام این کار ندارد اما سرانجام میپذیرد و آنها باوجود دسیسهها و حملات دشمن موفق به عبور نفتکش غولپیکر از تنگه هرمز و رساندن محمولهٔ آن به کشور هلند میشوند.
خلاصه داستان: زمانی که یک کارگردان ناامید و سرخورده به نام توبی گریزونی (با بازی آدام درایور)، با یک کفشساز قدیمی اسپانیایی روبرو میشود که خود را سانچو پانزا، ملازم و همراه دن کیشوت، مینامد، در زمان به دنیایی از قانتزیها سفر کرده و به تدریج قادر به تشخیص رویا از واقعیت نیست…
خلاصه داستان: ارتش سرخ برای دستگیری ژنرال دنیکین و تار و مار کردن بقایای گارد سفید، وارد بندر انزلی میشود. نمایندگان جنبش جنگل، از ژنرال راسکولنیکف و ارژنیکیدزه استقبال و میرزا کوچک خان با آنان در کشتی کورسک ملاقات میکند و پیمانی ۹ مادهای منعقد میکنند. به دنبال آن جمهوری گیلان برقرار میشود. مدتی بعد...
خلاصه داستان: یک زوج استانبولی در روستایی نزدیک دریای اژه ساکن می شوند تا زندگی جدید و آرامی را آغاز کنند؛ اما طولی نمی کشد که متوجه می شوند دشمنان زیادی در این روستا دارند.
خلاصه داستان: داستان ماجراهای مردی بدخلق و منزوی با نام اتو را دنبال میکند که دارای اصول اخلاقی غیرقابل تغییر، عادات روزمره خاص و شخصیتی زودرنج است. اتو با همه ساکنین محله مشکل دارد و با تیزبینی همه را زیر نظر میگیرد…
خلاصه داستان: برادر بزرگتر یک خانواده به نام بایجان (با بازی سلمان خان) از ازدواج کردن دوری میکند زیرا عقیده دارد ممکن است در خانواده بزرگش ناهماهنگی ایجاد شود. حال برادران او، که همگی قبلا ازدواج کردهاند، دور هم جمع میشوند تا برای بایجان یک شریک زندگی مناسب پیدا کنند اما…
خلاصه داستان: ناصر فرهمند، معلم ریاضی شهرستان، با اصرار همسرش خود را به مرکز منتقل میکند. از همان آغاز با مشکلات گوناگون مالی روبهرو میشود. فرزندشان گم میشود. دوست و همکار سالمند ناصر با تلاش بسیار کودک را مییابد و بر اثر خستگی و هیجان سکته میکند و میمیرد. ناصر تصمیم میگیرد به شهرستان بازگردد. زن ابتدا خانه را به اعتراض ترک میکند اما در پایان با همسر و فرزندش همراه میشود.