خلاصه داستان: علی مشرقی نویسنده داستانهای کوتاه به اتهام قتل همسرش بازداشت می شود. او باید برای اثبات بی گناهی اش شاهدی را به دادگاه بیاورد و شاهد، زنی است به نام مریم شکوهی که حاضر نمی شود به دادگاه بیاید ولی مشرقی سعی می کند به زن نزدیک شود…
خلاصه داستان: فیلم دو داستان موازی را پیش برده و با هم تلفیق میکند. ابتدا مردی ایرانی به نام عباس خاکپور (با بازی اکبر عبدی) بر صحنه میآید که برای گرفتن ویزای ایالات متحده به ترکیه رفتهاست اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. از سوی دیگر زنی (با بازی آزیتا حاجیان) است که در ترکیه زندگی میکند و در هتل محل اقامتش کار میکند و نمیتواند به ایران بازگردد. عباس تصمیم میگیرد با پوشیدن لباس مبدل و به بهانه ازدواج با یک مرد آمریکایی ویزای آمریکا را بگیرد، اما رفته رفته با دیدن دنیا(آزیتا حاجیان)دلبسته او میشود و تصمیم میگیرد به ظاهر سابق خود برگردد و بالطبع فکر سفر به آمریکا را از سر خود بیرون میکند تا در نهایت با دنیا به ایران برگردد.
خلاصه داستان: سارا و آیدا دوستان صمیمی هستند که آبروی یکی از آنها به خطر افتاده چون پروندههای چند میلیاردی رو سارا به چند صدملیون فروخته و پلیسها آیدا را دزد میدانند آیا این دو دوست تا کجا به پای یکدیگر می ایستند
خلاصه داستان: قصه قحطى يكصد سال پيش در ايران است كه مردم امروز ايران فقط صحنه هاى غبار الود به نقل از اجدادشان راشنيده اند وبراى اولين بار داستان ان بر اساس خاطرات افسران انگليسى كه در ان زمان در ايران حضور داشته اند واسناد وزارت خارجه امريكا وايران در ان زمان توسط تيمهاى هنرى حرفه اى ايران وانگليس باز سازى شده
خلاصه داستان: ابراهیم و فخری در خانهای قدیمی زندگی میکنند و سه فرزندشان در جنگ کشته شدهاند و فرزند چهارم رضا جانباز قطع نخاعیست که در یک آسایشگاه تحت مراقبت است. رضا بعد از کشته شدن همرزماش، کمال، پرخاشگر و عصبی شده و داروهایش را مصرف نمیکند، به همین خاطر ابراهیم و فخری تصمیم میگیرند او را به خانه آورده و خود از وی مراقبت کنند. محبوبه خواهر کمال به خانه آنها میآید و مایل است طبق قرار قبلی با رضا ازدواج کند، اما رضا او را رد میکند. رضا اصرار دارد که باید بمیرد و همین رفتارها باعث میشود که یک روز ابراهیم با او برخورد کرده و به گوشاش سیلی بزند. یک شب که به نظر میرسد هر سه نفر دچار گازگرفتگی شدهاند، سه فرزند کشته شده به خانه بازمیگردند، قرار است خانواده محبوبه بیایند و فخری به خاطر کهنگی و خرابی خانه تمایل دارد که مهمانی عقب بیفتد،
خلاصه داستان: «منیره» و «بابک» زن و شوهری هستند که پس از ۱۲ سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند، روابطشان به سردی کشیده است. «منیره» که از وضعیت موجود ناراضی است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه با مردی به نام «فرید» میآورد. در این وضعیت «بابک» نیز به زن خودش شک میکند و...
خلاصه داستان: در جریان جنگ تحمیلی به ایران، صدام به حلبچه یکی از شهرهای کردستان عراق حمله کرد. پس از بمباران شیمیایی حلبچه، عکاس جنگ ایرانی اولین مردی است که وارد این شهر می شود. او در آنجا با زنی آشنا میشود و داستانی از عشق...
خلاصه داستان: عطا و معصومه زن و شوهری هستند که در خانهای مستأجر بوده و موعد تخلیه منزل مسکونی شان فرار رسیده است اما عطا میخواهد هر طور که شده قرارداد را تمدید کند با آنکه او با عدم توانایی مالی مواجه است.
خلاصه داستان: ملودرامی اجتماعی از زندگی نوجوانی به نام «مرتضی» است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالشهای بسیاری روبهرو میشود. در خلاصه داستان این فیلم آمدهاست: «همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونههاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده…».
خلاصه داستان: «فصل نرگس» در ژانر اجتماعی با نگاهی انسان دوستانه، قصهای امید بخش را به شیوهای متفاوت روایت میکند. داستان این فیلم، داستان دو زن راننده تاکسی، یک بازیگر، یک استاد موسیقی و شخصیتهای دیگر است که مخاطب در طول فیلم شاهد گرههای داستان هر کدام از این شخصیتهاست که به صورت موازی روایت میشود.
خلاصه داستان: فیلم دربارهٔ زندگی یک زن وکیل به نام بیتا (لیلا حاتمی) است که در کار خود تبحر دارد و بیشتر پروندههای مربوط به طلاق را قبول میکند. همسر او حمید (شهاب حسینی) در یک شرکت بزرگ کار میکند و به واسطه شغلش با میترا (مینا وحید) که به تازگی از خارج آمده آشنا میشود و با او عقد میکند. میترا از حمید باردار شده، اما حمید این مسئله را نمیپذیرد و معتقد است که مدتهاست که عمل وازکتومی انجام داده و همه چیز را انکار میکند. دایی میترا که از اعتبار و قدرت زیادی برخوردار است از جریان مطلع شده و حمید را تهدید میکند که باید همسرش را طلاق و با میترا به زندگی ادامه بدهد و برای تحت فشار قرار دادن حمید میترا را به بیتا معرفی میکند تا وکالت او را بر عهده بگیرد. میترا از این جریان مطلع میشود و پرونده را نمیپذیرد و حمید منتظر تصمیم بیتا برای ادامه زندگی است.
خلاصه داستان: پیرمردی به نام میلتون رابینسون در یک شهر کوچک در غرب پنسیلوانیا زندگی آرامی را سپری میکند. اما زمانی که یک بشقاب پرنده و مسافر فرازمینیاش در حیاط خلوت خانه او سقوط میکنند، همه چیز کاملا تغییر کرده و…
خلاصه داستان: دختری ده ساله به نام آنا از یک بیماری نادر و صعب العلاج رنج میبرد. در این میان او با کمک مادرش کریستی، شروع به بهبودی معجزه آسایی میکند که خانواده وی و متخصصان پزشکی را شگفت زده میکند و…
خلاصه داستان: در ونیز پس از جنگ جهانی دوم، پوآرو که اکنون بازنشسته شده و در تبعید خود زندگی می کند، با اکراه در یک جلسه شرکت می کند. اما هنگامی که یکی از مهمانان به قتل می رسد، این به کارآگاه سابق بستگی دارد که یک بار دیگر قاتل را کشف کند.
خلاصه داستان: روزنامهنگاری به نام ماریسا بنینگز پس از قتل پسرش، با همسر باردار او متحد شده تا مسئولین مرگ پسرش را پیدا کند. اما آنها به زودی با دنیایی از مواد مخدر و فساد روبرو میشوند و…
خلاصه داستان: نوجوانی سفید پوست با چند جوان سیاه پوست درگیر می شود و او موضوع را با «درک» ، برادر بزرگ ترش که گرایشات تند نئونازی دارد، در میان می گذارد. «درک» بی مهابا سلاحش را بر می دارد و به سراغ جوانان سیاه پوست می رود، آنان را می کشد، و به زندان محکوم می شود. اما در زندان، به دلیل بدرفتاری زندانیان سفید پوست با او، دیدگاهش نسبت به سیاه پوستان عوض می شود...
خلاصه داستان: ارتش روم به رهبری ژنرال ماکسیموس، روم را نجات می دهد. امپراتور بدون توجه به پسر کثیفش، کومودوس، از ماکسیموس می خواهد تا زمام امور را به دست گیرد و یک جمهوری مستقل پدید آورَد. کومودوس پدر را به قتل می رسانَد و دستور اعدام ماکسیموس و خانواده او را در اسپانیا صادر می کند.
سانسور شده
زیرنویس فارسی
جزو ۲۵۰ فیلم برتر با رتبه
خلاصه داستان: مامور تازه کار افبیآی کلاریس استارلینگ توسط جک کرافورد از آکادمی آموزشی افبیآی در کوانتیکوو، ویرجینیا انتخاب میشود. او ماموریت مییابد تا با هانیبال لکتر که یک روانشناس و قاتل زنجیرهای است ، گفتگو نماید چرا که اعتقاد دارد که لکتر ممکن است بتواند به آنها در پیدا کردن بیل بوفالو ، قاتلی زنجیرهای که پوست قربانیانش را از تن جدا مینماید ، کمک نماید و…
خلاصه داستان: در طول روزهایی که شهر ورشو پایتخت لهستان به اشغال نیروهای آلمان نازی درآمده و محلههای یهودینشین یکی پس از دیگری تخریب میشوند، یک موسیقیدان یهودی برای حفظ جان خود دست به هرکاری میزند
خلاصه داستان: هنگامی که یک پیشخدمت یهودی با ذهن باز و پسرش قربانی هولوکاست می شوند، او از ترکیبی عالی از اراده، شوخ طبعی و تخیل برای محافظت از پسرش در برابر خطرات اطراف اردوگاهشان استفاده می کند.
خلاصه داستان: جرج بیلی مرد مهربان و مردمدوستی است که پس از ورشکست شدن تصمیم به خودکشی میگیرد؛ اما فرشتهای به نام کلارنس مأمور میشود به روی زمین برود و زندگی او را نجات بدهد…
خلاصه داستان: استان واقعی مقطعی از زندگی اسکار شیندلر را روایت می کند. یک سرمایه دار آلمانی که در خلال جنگ جهانی دوم، با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب می کرد تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و اط طرف دیگر درآمد بیشتری بدست آورد. او به طور پیوسته در تلاش بود تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد.
خلاصه داستان: هنگامی که زمین در آینده غیرقابل سکونت می شود، یک کشاورز و خلبان سابق ناسا به نام جوزف کوپر، وظیفه هدایت یک فضاپیما را به همراه تیمی از محققان برای یافتن یک سیاره جدید برای انسان ها بر عهده می گیرد.
خلاصه داستان: فارست گامپ (تام هنکس) مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. او در کودکی به طور معجزه آسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.
خلاصه داستان: نوجوانی که به قتل پدر خود متهم شده و همه شواهد علیه او است، ارتکاب این جرم را رد میکند .هیئت منصفه دادگاه که از دوازده مرد تشکیل شده برای یافتن حقیقت تلاش میکنند و…
خلاصه داستان: در حالی که نیروهای آمریکایی به سواحل نرماندی یورش می برند، سه برادر در میدان نبرد مرده دراز می کشند و برادر چهارم در پشت خطوط دشمن به دام افتاده است. کاپیتان تکاور جان میلر و هفت مرد وظیفه دارند به قلمرو تحت کنترل آلمان نفوذ کنند و پسر را به خانه بیاورند.
خلاصه داستان: دیوید میلز، که به تازگی انتقالی گرفته و ویلیام سامرست، که بزودی بازنشسته میشود هر دو کارآگاههای جنایی هستند که عمیقاً درگیر پرونده یک قاتل سریالی دگرآزار میشوند. قاتلی که قتلهای خود را به دقت بر طبق هفت گناه کبیره طرحریزی کردهاست: شکمپرستی، طمع، تنبلی، خشم، غرور، شهوت و حسادت...
خلاصه داستان: این فیلم داستانِ زندگی هنری هیل یک خلافکار و روابطش با همسرش کارن هیل و همدستانش جیمی کانوی و تامی دویتو در یک سندیکای خلافکاریِ ایتالیایی-آمریکایی را برای ما روایت میکند.
خلاصه داستان: نیروهای «سائورون» رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آوردهاست. ارتش «سارومان» اکنون آماده حمله به «آراگورن» و مردم «روهان» هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و «فرودو» و «سم» با امید اندکی که باقی مانده به سمت «موردور» میروند. متحدان جدیدی به «آراگورن»، و «مری» و «پیپین» پیوستهاند، و آنها باید از «روهان» دفاع کرده و بر «آیزنگارد» بتازند. در همین حال «سائورون» در حال پایهریزی یک حمله بزرگ به «گاندور» است و...
خلاصه داستان: راوی، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
خلاصه داستان: حلقهای باستانی که قرنها پیش گم گشته بود، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام «فرودو» رسیده است. وقتی که «گندالف» میفهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، «سائورون» است، «فرودو» مجبور میشود این حلقه را به کوه نابودی برده و آن را از بین ببرد. با این وجود او تنها نمیرود و در این راه هشت یار دیگر به او در انجام ماموریتش کمک میکنند. یاران حلقه باید از میان کوهها، جنگلها، برف و بوران و تاریکی عبور کنند و با نیروهای شرور تاریکی در میان راهشان مقابله کنند. موفقیت آنها در این ماموریت سخت، تنها امید برای خاتمه دادن به دوران حکومت ارباب تاریکی است و...
خلاصه داستان: فرودو و سم با راهنمایی گالوم، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه میدهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان می کند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری می کنند.
خلاصه داستان: سال 1958. «مایکل کورلئونه» (پاچینو) درگیر سرو سامان بخشیدن به امپراتوری ای است که از پدرش، «دون ویتو» (براندو) به ارث برده است. داستان به طور موازی زندگی «مایکل کورلئونه» قبل از انقلاب کوبا و زندگی «ویتو کورلئونهٔ» جوان، مهاجرت او از سیسیل به آمریکا و چگو
خلاصه داستان: دون ویتو کورلئونه (براندو) یکی از روسای پرقدرت مافیاست که به خاطر کمک هایش به مهاجران ایتالیایی در نیویورک به «پدرخوانده» معروف است. پس از مرگ «دون ویتو»، جای او را پسر کوچک خانواده، «مایکل» (پاچینو)، می گیرد که پیش از این علاقه ای به فعالیت های غیرقانونی خانواده اش نداشته است. «مایکل» خیلی زود با یک سری قتل و کشتار و پس از تصفیه ی خرده حساب های قدیمی، پدرخوانده ی جدید می شود.
خلاصه داستان: اندی دوفرسنِ بانکداری جوان و موفق ، متهم به قتل همسرش شده و به حبس ابد محکوم می شود. داستان فیلم در سال ۱۹۴۰ اتفاق افتاده و چگونگیِ تبدیل شدن او و دوستش رد را به زندانیانی غیر عادی به نمایش می گذارد و…
خلاصه داستان: بتمن به کمک سرگرد جیم گوردون و دادستان جدید هاروی دنت، شهر را از وجود آخرین خانوادههای تبهکاری پاک می کند. همکاری این سه نفر ظاهرا موثر واقع میشود، اما طولی نمی کشد که خود را در مقابل هرج و مرج های یک تبهکار نو پا بنام جوکر، عاجز می بینند.
خلاصه داستان: دو خلافکار خردهپا از وجود گنجی با کلید عقاب دو سر که میراث تزار روسیه است، با خبر میشوند. هر دو در تلاش برای به دست آوردن گنج با اتفاقاتی روبه رو میشوند.
خلاصه داستان: در دهه ۱۹۵۰ میلادی، راننده کامیونی به نام فرانک شیرن (رابرت دنیرو) که حالا در یک خانهٔ سالمندان زندگی میکند، به همراه راسل بوفالینو (جو پشی)، از روسای مافیا ارتباط میگیرد. شیران همزمان با بالا رفتن رتبه خود و تبدیل شدن به یک قاتل قراردادی برتر، شروع به کار برای جیمی هوفا (آل پاچینو) میکند.
خلاصه داستان: بیلی بین کسی بود که موفق شد با بودجه ای اندک و تنها با استفاده از قوانین غیرعرفی بازی بیسبال، رقیبان بزرگ و ثروتمند خود را شکست دهد. این فیلم براساس کتابی با عنوان " مانیبال: هنر پیروزی در یک بازی ناعادلانه " نوشته مایکل لوئیس ساخته شده است.
خلاصه داستان: امیر جوان بسیجی و پدرش شهید جنگ است. اما وقتی همسر باردار امیر در خیابان توسط یک غریبه مورد ضرب و شتم قرار می گیرد و فرزندش را از دست می دهد، تصمیم می گیرد وارد عمل شود.