خلاصه داستان: داستان فیلم در راستای تبلیغ دین مبین اسلام و مذهب تشیع و نفی فرقههای دروغین منتسب به اسلام همچون طالبان و داعش است، درباره حضور سه روحانی ایرانی در کنفرانسی در کشور آلمان با عنوان «مذهب من» است. دو طلبه میخواهند برای شرکت در سمیناری دانشگاهی پیرامون ادیان به آلمان بروند. رئیس حوزه علمیه آنها که حاج آقا فراستی نام دارد، راه سفر را برآنها میبندد. طلبههای جوان با اغفال حاج آقا فراستی، ویزایی هم برای او میگیرند و او را با خود به آلمان میبرند.
خلاصه داستان: پدر آرش (بابک حمیدیان) باید به خارج از کشور برود و قرار میشود دوستان آرش، بابک (سیامکانصاری) و بهنود (جواد عزتی)، کنار او بمانند تا تنها نباشد. در این میان آرش تصمیم میگیرد دکوراسیون داخلی خانه را تغییر بدهد. خانم طراح در اتاقی را باز میکند که گوگو (خرگوش آرش) داخل آن اتاق است و خرگوش فرار میکند. سپس این سه نفر به دنبال گوگو کمی از روزشان را به هدر میدهند. آرش میفهمد که امروز تولد دختر خانم طراح است و هیچکدام از دوستهایش نمیتوانند به جشن تولد او بیایند. برای همین، این سه نفر برای او جشن تولد میگیرند. نامزد آرش (مینا ساداتی) به خانهٔ آنها می آید. آرش، بابک و دخترک دست به تیغ میزنند و دنبال بهنود میکنند تا ریشهای بهنود را که به نظر دختر احمقانه میآمد بزنند. در قسمتی از فیلم این چهار نفر مسابقهٔ خوانندگی برگزار میکنند. و چون که تولد دخترک است او تصمیم میگیرد که جایزه چه باشد و او سیمرغ بلورین را انتخاب میکند. ولی بابک انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است میگوید من از بهرام(بهرام رادان) قرض میگیرم! چند دقیقه بعد پیک موتوری کیسهای میآورد که درونش سیمرغ بلورین رادان قرار دارد. نامزد آرش هم از وجود بابک و بهنود با خبر میشود، هم از وجود دخترک. این پنج نفر باقی شب را با تفریح میگذرانند.
خلاصه داستان: مردی به نام عزیز برای تملک و فروش مایملک پدری خود به کشور بازمیگردد. اما با آتیه دختری که قبل از سفر به او علاقه داشته روبرو میشود. در این میان اتفاقاتی رخ میدهد که غیرقابل پیش بینی است.
خلاصه داستان: فرزين دانشجوی انصرافی است كه پدر و مادرش از هم جدا شده اند و او با مادرش زندگی می كند. مادر فرزين قصد ازدواج مجدد دارد و فرزين هم بين رفتن به خارج از كشور و انواع و اقسام پريشانی ها و اضطراب ها تنها مانده و كسی او را درک نمی كند. او به طور اتفاقی با آيدا كه مدير يک مؤسسه خيريه است آشنا می شود و قرار می شود برای او سايت راه اندازی كند. به تدريج رابطه آنها عميقتر می شود و فرزين پی می برد كه آيدا می تواند او را به آرامش برساند...
خلاصه داستان: یک بانوی نویسنده ایرانی به نام گلرخ کمالی، که سال گذشته شوهرش، ناصر معاصر را به حال قهر و به گمان رابطه ای میان او و منشی شرکتش ترک کرده است، با پایان جنگ به تهران برمی گردد. شوهرش که ورشکست شده و در حال رفتن به زندان است. گلرخ متوجه می شود که ...
خلاصه داستان: در اولین روزهای جنگ جهانی دوم، یک کاروان بینالمللی شامل ۳۷ کشتی متفقین به رهبری کاپیتان ارنست کراس آمریکایی، از شمال اقیانوس آتلانتیک شمالی در حال عبور هستند، در حالی که توسط نازیها تحت تعقیب هستند و…
خلاصه داستان: عطیه نویسنده و مجری یک برنامه خانوادگی رادیو است. او هر روز به سؤالات شنوندگان این برنامه پاسخ میدهد و به آنها توصیه میکند با همسرشان چگونه باشند تا زندگی زناشویی بهتری داشته باشند. او بیمار است و دکترها به او گفته اند تنها چهار ماه دیگر زنده است و دو ماه هم از این چهار ماه گذشته و راضی به عمل جراحی هم نمی شود. به پیشنهاد همسرش، آنها برای زیارت به شهر مشهد میروند . اما او افسرده و درگیر مناسبات خود و همسرش است تا اینکه در حرم به دختری برمیخورد که مادرش را گم کرده. عطیه دخترک را به قسمت گم شدگان میسپرد اما دوباره پس میگیرد. آرامش می کند. برایش غذا میخرد. کفش و لباس نو تهیه میکند و در نهایت به وقت بیماری کودک، خطر متهم شدن به دزدی را به جان میخرد و به فوریت های پزشکی حرم مراجعه مینماید. عطیه ای که شاید به خاطر نزدیکی به مرگ قدری ارتباطش با خدا کم رنگ شده و هر بار که میخواهد به زیارت برود، با ذهنی آشفته توانایی این کار را در خود نمی بیند، پس از کمک به دخترک مشتاقانه به زیارت میشتابد.
خلاصه داستان: اسفندیار به دلیل بیماری پدرش مأمور میشود تا با مرسدس بنز به جای پدرش به سفر برود. در این میان اسفندیار که میبیند یک اتومبیل گرانقیمت به دست آورده سفر را یک روز عقب میاندازد و تصمیم میگیرد به اتفاق دوستانش یک روز با مرسدس خوش باشند. در طول روز اتفاقهای ناخوشایندی برای اسفندیار و دوستانش رخ میدهد که همگی از مرسدس متنفر میشوند و اسفندیار صبح روز بعد مرسدس را به آتش میکشد.
خلاصه داستان: جاوید دانشجوی پزشکی که از دیدن مردگان و خون به شدت هراس دارد، با دختری آشنا میشود که شرطی نا ممکن را برای ازدواج با او میگذارد و آن شستن ۷ مردهاست او نیز به روستایی میرود پیش سنگتراشی که مردهها را میشورد مشغول به کار (غسل دادن مردهها) میشود و شش مرده را که غسل میدهد نفر هفتم همان سنگتراش است.
خلاصه داستان: فیلمی غمانگیز و اجتماعی محصول ۲۰۲۰ به کارگردانی فلوریان زلر میباشد. این فیلم داستان مردی را روایت میکند که با وجود بالا رفتن سنش ، از درخواست کمک از دخترش اجتناب میکند. او سعی دارد تا از شرایط متغیر خود سر در بیاورد ، چندی بعد او به کسانی که دوستشان دارد ، ذهن خود و حتی چهارچوب اصلی چیزهایی که باور دارد نیز شک میکند و…
خلاصه داستان: این فیلم نگاهی به زندگی مخترع معروف نیکولا تسلا و روابط او با توماس ادیسون و انی دختر جی پی مورگان و همچنین موفقیت های او در زمینه انتقال انرژی برق می اندازد و …
خلاصه داستان: جک کانینگهام یک پدیده بسکتبال اچ اس بود که از بازی دور شد و آینده خود را از دست داد. اما خیلی زود فرصتی به دست می آورد که مربی گری یک تیم را به عهده بگیرد ، طولی نمی کشد که او با چالش های گذشته اش روبرو می شود که…
خلاصه داستان: داستان این فیلم که برگرفته از یکی از اسطورههای کهن کشور چین است دربارهی دختری باهوش و و شجاع به نام مولان است که برای حفظ جان پدرش و محافظت از کشور چین به ارتش میرود تا کمک کند بر دشمنانشان پیروز شوند و…
خلاصه داستان: یک زوج تازه ازدواج کرده به نام سمیر و نرگس در پی رکورد اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ تصمیم می گیرند برای بهبود وضع اقتصادی و اشتغال به کشور نعمان سفر کنند ولی نرگس به محض ورود به نعمان به طرز اسرارآمیزی ناپدید می شود و...
خلاصه داستان: با گدشت دو سال و نیم از یک قرارداد تحقیق سه ساله، جورج آلمور در آستانه دستیابی به موفقیت است. مستقر در نیمه راه یک کوه پوشیده از برف در نزدیکی کیوتو در یک مرکز مخفی با نام “The Garden”، او در حال کار بر روی مدلی است که یک اندروید معادل انسانی واقعی است. نمونه اولیه وی تقریباً کامل است. اما این حساس ترین مرحله کار او نیز خطرناک است. به خصوص که جورج انگیزه ای برای کار خود دارد که باید به هر قیمتی پنهان شود : ملاقات دوبراه با با همسر مرده خود، جولز …
خلاصه داستان: باغ اسرارآمیز یا باغ مخفی؛ فیلمی در سبک فانتزی درام به کارگردانی مارک موندن است. فیلم بر اساس رمانی برای سال ۱۹۱۱ به همین نام اثر فرانسیس جسون برنت میباشد. داستان درباره یک بچه یتیم است که به نزد عمویش در منطقه یورکشر فرستاده میشود؛ جایی که او یک باغ اسرارآمیز را کشف میکند…
خلاصه داستان: این فیلم روایتگر داستان زندگی جوانی روستایی (با بازی عباس غزالی) است که به دلیل کمبود و بحران آب و به دنبال لقمه نانی به پایتخت مهاجرت میکند. او مجبور به فعالیت در مشاغلی میشود که دانش و تجربهای از آنها ندارد.
خلاصه داستان: آخر هفته یک نوجوان و پدرش در خانهای کنار دریاچه زندگی خوبی را سپری میکنند ، اما با وارد شدن گروهی از زندانیان فراری به آن منطقه ، زندگی این پدر و دختر به خطر میافتد و…
خلاصه داستان: میرهاشم طلبهای جوان است که به همراه همسرش فرشته به تازگی توانسته خانهای کوچک بخرد. تهیهٔ پول خانه باعث شده میرهاشم از چک بانکی استفاده کند و حالا چک به دست یک شرخر افتاده است.
خلاصه داستان: فیلم داستان خلاف کاری است که به سن پیری رسیده و خاطرات دوران جوانی خود را بازگو می کند تا در چه سرقت هایی دست داشته و چه خلاف هایی را مرتکب شده است و …
خلاصه داستان: سه زن در شهر کوچکی در فرانسه، هرکدام در مواجهه با جامعه و خانواده خود دست به انتخابهایی میزنند که زندگی آنها را تحتالشعاع قرار میدهد.
خلاصه داستان: داستان فیلم اطراف آرامش از آنجا آغاز می شود که ارثیه ای به همسر فردی به نام قاسم می رسد. این اتفاق باعث می شود تا آرامش زندگی آن ها تا حدودی از بین برود و …
خلاصه داستان: فیلم داستان یک گوریل بهنام ایوان را روایت میکند که در یک مرکز خرید بزرگ در قفس زندگی میکند. زندگی ایوان پس از آشنا شدن با یک فیل بهنام استلا کاملاً تغییر میکند و در این فروشگاه یک سگ ولگرد بهنام باب هم حضور دارد. ایوان به کمک استلا خاطرات پیش از حضور در این فروشگاه و قفس را به یاد میآورد و او هم به استلا کمک میکند تا قطعههای گذشتهاش را کنار هم قرار دهد تا طرحی برای فرار از این قفس و فروشگاه پیدا کنند.
خلاصه داستان: قصه زندگی زن و شوهر جوانی است که مرد شرایط مالی مناسبی ندارد اما زن به خاطر داشتن دوستان متمول خواستههای عجیب و غریب دارد. او برای رسیدن به ثروت پیشنهادهایی میدهد و شوهرش را وادار به انجام کار تازهای میکند…
خلاصه داستان: حمید افشاری منشی دادگستری که به پسرش قول داده کامپیوتر مدل بالایی را برای او خریداری کند، برای بدست آوردن پول به کاری ماجراجویانه دست می زند. یکی از افرادی که هم اکنون پرونده اش در دادگاه او بررسی می شود اما...
خلاصه داستان: کاوه با عابر پیادهای تصادف میکند و به زندان میرود. او به طور غیرمنتظرهای توسط پدر همسرش حاجی توسلی با قید ضمانت آزاد میشود. کاوه بعد از آزادی متوجه می شود برادرش کشته شده و...
خلاصه داستان: این فیلم داستان زندگی یک بازیگر پیشکسوت به نام حسین عطاری (جمشید مشایخی) را روایت میکند که سالهاست جلوی دوربین نرفتهاست و حالا که بناست مراسم تجلیلی برایش برگزار شود هم هیچکس از محل زندگیش خبر ندارد. اینجاست که رفقای قدیمی این بازیگر که آنها نیز مدتهاست به دنبالش هستند درصدد برمیآیند تا با کمک نوه اش، او را پیدا کنند.
خلاصه داستان: محمدعلی وندی بازیگر، فیلمساز و معلم تاتر، ناامید از مهاجرت به زادگاهش تهران بازگشته تا همراه با همسرش میترا صدری، نقاش، زندگی تازهای را شروع کنند اما جستجو برای پیدا کردن خانهای مناسب و کنجی آرام غیرممکن به نظر میرسد.
خلاصه داستان: دربارهٔ مردی به نام احسان است که پس از ۲۵ سال به ایران برمی گردد. او تصمیم دارد با صمیمیترین دوست خود که زندگی اش را مدیون اوست برای آخرین بار تجدید دیدار کند. این دیدار، اتفاقات ناخواسته ای را برای او رقم میزند. اتفاقی که مسیر زندگی اش را تغییر میدهد.
خلاصه داستان: در شب عروسی دختر سرگرد هادی فرمانده سابق تکاوران نیروی دریایی با پسر شهید ناخدا محمدی، سرگرد هادی متوجه میشود که داماد به محل شهادت پدرش رفته است. هادی برای پیدا کردن او به محل مورد نظر میرود اما...
خلاصه داستان: فیلم آخرین روزهای جنایت آمریکایی آینده ای نه چندان دور از تصمیمات دولت آمریکا را به تصویر می کشد. دولت قصد دارد سیگنالی را پخش کند که یک پاسخ نهایی به تروریسم و جنایت باشد. سارق بانکی عضو گروهی می شود تا قبل از اقدام دولت، بزرگترین و تاریخی ترین سرقت را انجام دهند.
خلاصه داستان: زینال بندری، قاچاقچی سابقه دار تریاك، توسط ستوان احمد، رئیس اداره مبارزه با مواد مخدر، دستگیر و روانه زندان می شود، اما با پرداخت رشوه محكومیت خود را به حبس تقلیل می دهد و پس از یك سال، به دلیل خوش رفتاری، آزاد می شود ولی...
خلاصه داستان: دختری جوان که با بیماری سرطان تیروئید دست و پنجه نرم میکند، در یک گروه حمایتی با پسری آشنا میشود که چندی پیش، به یک بیماری بدخیم دچار شده بود و اکنون دوران بهبودی خود را سپری میکند. در ادامه، این دو جوان نسبت به یکدیگر احساس تعلق خاطر پیدا میکنند و...
خلاصه داستان: داستان این فیلم درباره ی دختری به نام الن است که پس از حمله ی فردی ناشناس نابینا می شود. او که در تلاش است بهبود پیدا کند پس از مدتی آثار توهم و اضطرابی که به وحشت تبدیل می شود وی را در بر می گیرد و…
خلاصه داستان: خدمتکاری که در انگلستان پس از جنگ جهانی اول زندگی می کند، مخفیانه قصد دارد با مردی که دوستش دارد ملاقات کند قبل از اینکه او را برای ازدواج با زن دیگری ترک کند.
خلاصه داستان: شاعر جوان جنگ بریتانیایی رابرت گریوز با لورا رایدینگ ازدواج کرده و صاحب چهار فرزند میباشد. رایدینگ با سرپیچی از قراردادهای جامعه مودبانه، با گریوز و همسرش که به عنوان یک اداره زندگی می کنند، نقل مکان می کند. سپس با آمدن جفری فیبز، شاعر خوش تیپ ایرلندی، این چیدمان تبدیل به یک چهارخانه می شود. اما به زودی تنشها و رقابتها آنقدر شدید میشوند که گریوز مظنون به تلاش برای قتل است…
خلاصه داستان: یک مرد کارناوال بلندپرواز با استعداد در دستکاری مردم با چند کلمه خوب انتخاب شده با یک روانپزشک زن که حتی از او خطرناک تر است ارتباط برقرار می کند.
خلاصه داستان: وقتی پاتریزیا رجیانی، به واسطهی ازدواج وارد خانواده گوچی میشود، جاهطلبی غیرقابل کنترل او خودش را نشان میدهد؛ کسی که از یک خانواده سطح پایین، ناگهان وارد چنین خانواده بزرگ و قدرتمندی شده بود. کم کم جاهطلبی پاتریزیا شروع به نابود کردن میراث خانواده کرد و مارپیچی از خیانت، انحطاط، انتقام و درنهایت... قتل را به وجود آورد.
خلاصه داستان: وقتی یک نوجوان خود ویرانگر از مدرسه تعلیق میشود و به عنوان تنبیه از مادربزرگ الکلی بداخلاقش میخواهند مراقبت کند، زمان دیوانهواری که با هم میگذرانند زندگی او را تغییر میدهد.
خلاصه داستان: مادیا بازگشته است. اکنون جشن فارغ التحصیلی نوهی مادیاست و اینبار او دیگر تحمل هیچ درامای خانوادگی مزخرفی را ندارد و میخواهد تمامی فکر و ذکرش را به آن جشن معطوف کند.
خلاصه داستان: زنی جوان به نام “داربی” به دلیل کولاک شدید در یک استراحتگاه دور افتاده در کوهستان گرفتار شده است. او به زودی متوجه وجود یک دختر بچه ربوده شده داخل ماشین یکی از ساکنین اقامتگاه میشود. حال داربی مصمم است تا هویت واقعی آدم ربا را کشف کند.
خلاصه داستان: دو نوجوان با نامهای ماریا و تونی در دو باند خیابانی با نامهای جتها و کوسهها قرار دارند که رقیب یکدیگر هستند. با وجود این رویداد، این دو نوجوان عاشق یکدیگر میشوند.