خلاصه داستان: نبردی میان دارکا و برهما برای بهدست آوردن تریشانوکویی مانی در میگیرد. مرگ جویس باعث میشود اشتا دارکا را از وجود سنگ آگاه کند. پسر تقلبی با جادوی تاریک پسر واقعی میجنگد تا خانوادهاش را نجات دهد.
خلاصه داستان: یک فیلم مستقل بر اساس درام جنایی سیاسی است. در این فیلم، یک سیاستمدار فاسد از قدرت خود سوءاستفاده کرده و یک روستا و مردم آن را برای منافع شخصیاش تحت سلطه خود درمیآورد. در این میان، یک وکیل صادق تلاش میکند با استفاده از همان افرادی که برای سیاستمدار کار میکنند، او را سرنگون کرده و حق را به مردم روستا بازگرداند.
خلاصه داستان: فیبی، خواهر بزرگترش بکس، برادر کوچکترش پری و مادرشان زندگی راحتی در گلاسکو دارند تا اینکه ناگهان از زندگیشان جدا شده و به ارتفاعات دورافتاده اسکاتلند منتقل میشوند.
خلاصه داستان: لیلا، که رویای قهرمان شدن را در سر دارد، مجبور میشود با آریوو، مردی سادهدل ۳۵ ساله که پس از سالها از مالزی به زادگاهشان بازگشته، ازدواج کند. پس از اینکه آریوو متوجه میشود لیلا نه او را انتخاب کرده و نه به این ازدواج راضی بوده است، تصمیم میگیرد قلب همسرش را به دست آورد و در عین حال با گذشتهای که سالها سرکوب کرده بود، روبهرو شود.
خلاصه داستان: رویدادهای "ماتکا" بین سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۸۲ جریان دارد و داستان واسو را روایت میکند، مردی که از فقر برخاسته و امپراتوری قدرتمندی در دنیای قمار هند بنا میکند، اما در نهایت کشور را وارد نبردی با دولت میکشاند. این داستان که بر اساس وقایع واقعی است، به موضوعاتی مانند عشق، انتخابهای اخلاقی و پیامدهای جاهطلبی میپردازد.
خلاصه داستان: یک شاگرد شیشهگری جوان که همراه با پدر صلحطلب خود زندگی میکند، با آغاز جنگی قریبالوقوع و ورود یک سرهنگ ارتش به شهر ساحلیشان، مسیر کارآموزیاش دستخوش تغییر میشود.
خلاصه داستان: شان، یک موجسوار ۱۶ ساله، در جنوب کالیفرنیا زندگی ایدهآلی دارد، اما زمانی که پدرش اعلام میکند که قرار است به کوههای مونتانا نقل مکان کنند، دنیا روی سرش خراب میشود. اما این ناامیدی دوام زیادی ندارد، زیرا او با سگی آشنا میشود که میتواند اسنوبوردسواری کند! با کمک این دوست چهارپای جدید، شان تصمیم میگیرد در مسابقات سالانه اسنوبورد شرکت کند، اما مسیر پر از چالشهایی سخت خواهد بود.
خلاصه داستان: سال ۱۹۵۵. پدر کیتارو، مداما اویاجی، برای یافتن همسر گمشدهاش به روستای یاگورا میآید. این روستا تحت سلطهی خاندان ریوگا است، خاندانی که پشت پرده، دنیای سیاست و تجارت ژاپن را کنترل میکند.
خلاصه داستان: وقتی یک دانشجوی چینی خجالتی اما نابغه، بورسیهای برای ورود به یک دانشگاه معتبر در نیوزیلند دریافت میکند، راهی جدید برای رسیدن به محبوبیتی که همیشه آرزویش را داشته پیدا میکند—با هر جسد خونآلودی که پشت سر میگذارد.
خلاصه داستان: یک نوجوان یتیم همراه با رباتی مرموز راهی سفری میشود تا برادر گمشدهاش را پیدا کند. در این مسیر، او با یک قاچاقچی و همکار شوخطبعش همراه میشود.
خلاصه داستان: دو دوست صمیمی و همخانه، درو و آلیسا، در آستانهی یک روز پرماجرا هستند. وقتی متوجه میشوند که یکی از دوستان آلیسا اجارهی خانهشان را بر باد داده، آنها ناچار میشوند برای جلوگیری از اخراج و حفظ دوستیشان، در یک رقابت طنزآمیز با زمان، دست به کارهای غیرمنتظرهای بزنند.
خلاصه داستان: گروه «کوه آبی» قصد دارد خیابان آرام و دلنشین «شیانگیانگ» را به یک منطقه گردشگری تبدیل کند. آنها با ادعای احیای اکوسیستم طبیعی، ساکنان را مجبور به ترک خانههایشان میکنند. اما با فرار نمونههای آزمایشگاهی از یک مرکز تحقیقاتی، یک فاجعه زیستی رخ میدهد. در میان این بحران، «هان جیه» شجاعانه از دو دخترش و همسایگانش محافظت میکند و با رفتارهای خود، بهتدریج بر اطرافیانش تأثیر میگذارد و آنها را دگرگون میسازد.
خلاصه داستان: در جنگ هند و پاکستان در سال ۱۹۶۵، هند با حملهای غافلگیرکننده و ویرانگر روبهرو میشود. فرمانده «آهوجا» عملیات تلافیجویانهای را رهبری میکند، اما سرگرد «ویجایا» پس از نبردی قهرمانانه و تکنفره با یک جنگندهی برتر دشمن، ناپدید میشود. آهوجا ۲۳ سال از عمر خود را در جستجوی حقیقت و افشای یک ماجرای پنهان سپری میکند.
خلاصه داستان: سرآشپز و صاحب رستوران، سینا بورا، در یکی از شلوغترین شبهای کاریاش با چالشهای شخصی و حرفهای روبهرو میشود. جراحی اضطراری پدرش، تنش میان کارکنان و نقشههای استاد سابقش، رنزو، برای تصاحب رستوران، سینا را وادار میکند تا تصمیمهای دشواری بگیرد.
خلاصه داستان: یک قاتل بین یک رویای کابوس وار و واقعیت خود در یک سازمان مخفی زیرزمینی چشمک می زند. وقتی آخرین ماموریت او شامل کشتن یک مادر غمگین می شود، متوجه می شود که هدفش از آنچه که فکر می کند به خانه نزدیک تر است.
خلاصه داستان: 1759، جزیره موریس، اقیانوس هند. این جزیره توسط مهاجران فرانسوی کنترل می شود و جمعیت برده تبعید شده در حالی که در مزارع نیشکر زحمت می کشند در ترس زندگی می کنند. ماتی 16 ساله برخلاف پدر سرخورده اش ماسامبا، حاضر نیست سرش را پایین نگه دارد و سرنوشت خود را بپذیرد.
خلاصه داستان: بنیامین دانشجوی دکترا بدون حمایت بورسیه است. او تحت فشار والدینش و نیازمند پول، معلم جایگزین مدرسه راهنمایی می شود. او بدون آموزش و تجربه، و با رو به زوال سیستم آموزشی عمومی، متوجه می شود که این شغل چقدر می تواند سخت باشد. امیدواریم همکاران حامی و متعهد او را به سمت نگاهی تازه به این حرفه سوق دهند.
خلاصه داستان: آنامیکا، فرزند یک ازدواج مختلط، به دلیل اینکه از شروع زوال عقل رنج می برد، نزد مادر جدا شده اش سادانا به خانه باز می گردد. آنا به محله ای برمی گردد که به سختی به یاد می آورد، نزد زنی که گاهی او را به یاد نمی آورد.
خلاصه داستان: پس از اینکه متوجه شدند افراد مهم آنها خواهر و برادر هستند، دو نفر سابق خشمگین باید کریسمس را زیر یک سقف بگذرانند - در حالی که تاریخ عاشقانه خود را پنهان می کنند.
خلاصه داستان: ماریا (۴۰ ساله) در تلاش است تا بین وظایف مادری و شغلی پرمشغلهاش تعادل برقرار کند، در حالی که همسر دومش، زیگموند، به دلیل کار، دائماً در سفر است. با افزایش فشار نیازهای متضاد، رابطهی آنها به تدریج از هم میپاشد.
خلاصه داستان: زمان آن فرا رسیده است که بنجامین جوان و خوشسیما، همسر آیندهاش را بیابد. هنگامی که پرترهای از شاهزاده کارولینای زیبا به او نشان داده میشود، چنان مجذوب او میشود که در پاسخ، پرتره خود را برایش میفرستد. اما کارولینا، شاهزادهای لوس و مغرور، بهخودخواهی او را رد میکند.
پادشاه بنجامین تصمیم میگیرد قلب او را به دست آورد و با تغییر چهره به عنوان یک باغبان، موفق میشود در قصر او مشغول به کار شود. او درمییابد که کارولینا روزگاری دختری مهربان و شاد بوده است. با کمک موسیقی و گلها، کمکم قلب شاهزاده را نرم میکند و او نیز به او دل میبازد. اما هنگامی که مشاوران کارولینا، که خواهان حفظ قدرت خود هستند، شاهزادهای ضعیف را برای ازدواج او در نظر میگیرند، کارولینا و بنجامین با شتاب از قصر میگریزند.
موانع بسیاری در مسیر فرارشان آنها را به یکدیگر نزدیکتر میکند. اما در نهایت، بنجامین باید حقیقت را فاش کند—و با این حال، عشق و خوشبختی بر همهچیز چیره خواهد شد.
خلاصه داستان: وقتی «قاتل چشمهای قلبی» در سیاتل دست به جنایت میزند، دو همکار که شب ولنتاین را اضافهکاری میکنند، به اشتباه توسط این قاتل مرموز که به دنبال زوجهاست، یک زوج فرض میشوند. حالا آنها باید رمانتیکترین شب سال را در حالی بگذرانند که برای نجات جانشان فرار میکنند.
خلاصه داستان: هنگامی که اسکات و ترزا لرت متوجه میشوند که پسرشان آستین هم مبتلا به اوتیسم است و هم از بیماری استخوان شکننده رنج میبرد، در ابتدا نگران آینده او میشوند. اما با ایمان روبهرشد اسکات و روحیه خارقالعاده آستین، آنها «شکستناپذیر» میشوند و حتی در سختترین لحظات، شادی، قدردانی و شجاعت را مییابند.
خلاصه داستان: در منطقهای دورافتاده و وحشی، گروهی از دوستان پس از تصادف با یک زن ناشناس و کشتن تصادفی او، به یک کیف پر از پول برمیخورند. آنها برای تصاحب پول، تصمیم میگیرند جسد را مخفی کنند. اما این تصمیم آنها را گرفتار مشکلی بسیار بزرگتر میکند، زمانی که صاحب مرموز کیف به دنبالشان میآید.
خلاصه داستان: سه دوست تصمیم میگیرند آخر هفتهای طولانی را در کلبهای دورافتاده، در اعماق جنگلهای سوئد، به شکار بپردازند. اما یک روز، تمام حیوانات بدون هیچ ردی ناپدید میشوند و جنگل به طرز وحشتناکی ساکت میشود. با این حال، آنها که شیفته شکار هستند، تصمیم میگیرند به هر شکل ممکن شکار را ادامه دهند...
خلاصه داستان: تعطیلات به فاجعه تبدیل میشود زمانی که کایل فارغالتحصیل هیوستون و دوستانش پس از سقوط هواپیما در باتلاقهای بایو لوئیزیانا زنده میمانند، تنها برای کشف این که چیزی بسیار خطرناکتر در آبهای کم عمق در کمین است.
خلاصه داستان: این فیلم داستان هیولای باستانی خفته، کوئی نیو، را روایت میکند که بهطور تصادفی توسط مردم بیدار میشود. پس از بیداری، این هیولا قدرت تخریبی عظیمی از خود نشان میدهد و وجودش بهطور جدی امنیت مردم را تهدید میکند. با وجود اینکه فرماندار ارشد نیروهایی را برای مقابله با آن سازماندهی میکند، مردم با دیدن این هیولای غولپیکر دچار تردید میشوند و
خلاصه داستان: کابوراگی به عنوان مظنون یک پرونده قتل وحشیانه دستگیر شد، اما فرار میکند.
او در سراسر ژاپن پنهان شده و مدام جابهجا میشود. در این مدت، با سایاکا، کازویا و مای آشنا میشود. در همین حال، کارآگاه ماتانوکی در تعقیب اوست و برای دستگیریاش تلاش میکند. او افرادی را که کابوراگی را ملاقات کردهاند، بازجویی میکند، اما هر یک از آنها توصیف متفاوتی از او ارائه میدهند.
خلاصه داستان: افسر سابق نیروهای ویژه، فاتح سینگ، زمانی که دختری قربانی یک باند جرایم سایبری میشود، دوباره وارد عمل میشود. آیا میتواند پیش از آنکه دیر شود، این مافیا را نابود کند؟
خلاصه داستان: پس از اخراج از واحد ویژهاش، یک پلیس سرسخت و پرمشکل تحقیقات خودسرانهای را آغاز میکند، زمانی که قتلهای مرموز جان همکاران سابقش را میگیرد.
خلاصه داستان: یک تیم فیلمبرداری دو توله یوز را دنبال میکند تا سفر جذاب آنها از دوران کودکی به بزرگسالی را در این مستند طبیعت، بهطور نزدیک و شخصی به تصویر بکشد.
خلاصه داستان: در حالی که سولیمان در خیابانهای پاریس رکاب میزند تا غذا تحویل دهد، بارها داستان خود را مرور میکند. او تنها دو روز فرصت دارد تا در مصاحبهٔ درخواست پناهندگیاش شرکت کند—مصاحبهای که کلید دریافت مدارکش است. اما سولیمان هنوز آماده نیست.
خلاصه داستان: پس از از دست دادن امپراتوری مواد مخدرش، فری بومان بالاخره دور از دنیای تبهکاری برابانت به آرامشی نسبی دست یافته است—اما گذشتهاش دوباره او را گرفتار میکند.
خلاصه داستان: در یک تعطیلات آخر هفته در عمارتی دورافتاده کنار دریاچه، گروهی از دوستان ناگهان درگیر شبکهای از رازها، فریب و فناوری پیشرفته میشوند. با بالا گرفتن تنشها و به چالش کشیده شدن وفاداریها، آنها حقایق نگرانکنندهای را درباره خودشان و دنیای اطرافشان کشف میکنند.
خلاصه داستان: زمانی که یک سگ پلیس وفادار و صاحب افسر پلیس او در حین انجام وظیفه مجروح میشوند، یک عمل جراحی دیوانهوار اما نجاتبخش آنها را به هم متصل میکند و مرد سگ متولد میشود. مرد سگ سوگند یاد میکند که از مردم محافظت کرد. در حالی که مرد سگ هویت جدیدش را میپذیرد و سعی میکند رئیس خود را تحت تأثیر قرار دهد، باید نقشههای شیطانی و زیبا از ابرشرور گربهای پیتی گربه را متوقف کند.
خلاصه داستان: اما برای رسیدن به پدرش باید به قطب جنوب برود. او به آمریکای جنوبی سفر میکند، اما نمیتواند سوار قایق شود تا آخرین مرحله سفرش را طی کند. بنابراین، مخفیانه وارد یک کشتی تفریحی میشود و در آنجا با مهندسی به نام اندی آشنا میشود.
خلاصه داستان: وقتی سونگدو، متخصص قلب، و همسرش متوجه میشوند که دخترشان سومی روزبهروز علائم عجیبی از خود نشان میدهد، تصمیم میگیرند یک مراسم جنگیری انجام دهند. با ورود کشیش بان، او مطمئن میشود که شیطانی در وجود سومی است. به نظر میرسد که این مراسم موفقیتآمیز بوده و شیطان از
خلاصه داستان: زمان شلوغی ناهار در رستوران گریل است، یک مکان پررفتوآمد برای گردشگران در نیویورک که در یک روز عادی جمعه، هزاران مشتری را پذیرایی میکند. اما حالا مقداری پول از صندوق ناپدید شده و همه کارکنان تحت بازجویی قرار گرفتهاند.
خلاصه داستان: لودیا مونوز یک بازنشسته است که از سال ۱۹۷۸ در بارسلونا زندگی میکند. او پس از آنکه دیکتاتوری نظامی حاکم بر آرژانتین در آن زمان قصد ربودن و ناپدید کردنش را داشت، مجبور به تبعید شد. لودیا که باردار بود و تنها دخترش، والریا، را در شکم داشت، موفق شد به اسپانیا فرار کند.
خلاصه داستان: یک مزدور مأموریت پیدا میکند تا هدفی را در یک هواپیما ردیابی کند، اما وقتی خود را در محاصره افرادی میبیند که قصد کشتن هر دوی آنها را دارند، مجبور میشود از او محافظت کند.
خلاصه داستان: گرفتار میان عشقش به سارا و مأموریتش برای نجات زمینهای کشاورزی، جورج واشنگتن کارور در آستانه از دست دادن همهچیز به خاطر کارش قرار دارد. در حالی که با نژادپرستی و تردید دیگران روبهروست، او تلاش میکند رازهای نهفته در بادامزمینی را کشف کند؛ رازهایی که میتوانند کشاورزی را متحول سازند.
خلاصه داستان: آژانس کارآگاهی اوتسوجی پروندهی جدیدی در دست دارد. این بار، در برابر معمای عجیب "ناپدید شدن دستهجمعی" که جامعه را سردرگم کرده است، کارآگاه سوتارو با جدیت وارد تحقیقات میشود!
خلاصه داستان: گروهی از کاربران ردیت پس از آنکه در یک کلاهبرداری ارز دیجیتال تمام دارایی خود را از دست میدهند، تصمیم میگیرند اینفلوئنسر مالی که آنها را فریب داده است، بربایند.
خلاصه داستان: جون دیگر عاشق ویکتور نیست، اما برایش سخت است که احساس کند در حال دروغ گفتن به اوست. آلیس، بهترین دوست او، به او اطمینان میدهد که خودش نسبت به شریکش اریک احساس هیجان ندارد، اما رابطهشان بدون مشکل پیش میرود. آلیس هیچگونه
خلاصه داستان: لیو چونهه، که از فلج مغزی رنج میبرد، با شجاعت از محدودیتهای جسمی و روحی خود عبور میکند تا رویای صحنهای را برای مادربزرگش محقق سازد و در عین حال مسیر زندگی خود را بیابد. پس از یک تابستان پر از تغییر و تحول، او سرانجام سفری تازه را آغاز میکند.
خلاصه داستان: در قلب ریاض، جایی که ناامیدی و فرصت به هم میرسند، ماندوب داستان هیجانانگیز فهد آلگدانی را روایت میکند، مردی ذهنی شکننده که در تلاش است تا در برابر زمان برای نجات پدر بیمار خود مبارزه کند. زمانی که دنیای فهد تحت فشار بار مالی و بیتوجهی جامعه فرو میریزد، زندگی او زمانی بهطور غیرمنتظرهای تغییر میکند که مجبور میشود بهعنوان یک ماندوب تحویل کالا زندگی خود را بگذراند.