خلاصه داستان: طوبی: امشب عروسی امیرحسین، دوتامون خوشحالیم... من نباید اون حرفها رو میزدم، فقط بهم بگو چرا چهار بار چشمت و بازبسته کردی؟... منظور خاصی داشتی میثم؟
خلاصه داستان: قصهٔ انسانها در هم تنیده میشود تا قطعات گمشدهٔ پازل زندگی تو پیدا شود،اینکه در این دنیا مقصدی هست و تو گاه باید دربست برسی به انتهای راه ، کاش انتهای این راه شروع قصه ای باشد م نه پایان تمام قصه ها.
خلاصه داستان: عبدالسلام (نادر فلاح) که یک مهاجر افغان است، به همراه دخترش مرونا (حسیبا ابراهیمی) در یک کارگاه مشغول کار و زندگی است. عشقی در راه است عشق صابر (ساعد سهیلی) به مرونا، بعد از مدتی که مرونا قصد رفتن از ایران را دارد صابر بالاخره موضوع را با عبدالسلام در میان میگذارد و با مخالفت شدید او مواجه میشود در پایان زمانی که صابر و مرونا در کانتینر کهنه همیشه گی قرار گذاشتند تا چارهای پیدا کنند ناگهان متوجه میشوند که کانتینر در حال پرس شدن است.
خلاصه داستان: شایان وکیلمدافعی که در اکثر پروندههای قضایی پیروز است، در آخرین پروندهاش سعی دارد موضوع را پیچیدهتر کرده تا منافع بیشتری به دست آورد اما با ورود رؤیا که به عقد موقت شایان درآمده، اتفاقاتی در زندگی خصوصیاش میافتد که او را دچار دوگانگی کرده و اعتبار کار و زندگیاش در مرز فروپاشی قرار میگیرد.
خلاصه داستان: این فیلم داستان شکوفه و پیمان زوج جوانی است که مرتکب دزدی شدهاند و به بندر انزلی میروند تا شخصی را ملاقات کنند غافل از اینکه طمعشان پرخطر است.
خلاصه داستان: شهاب پسری جوانی است که قصد ازدواج با نامزدش را دارد. اما پس از اینکه پولهایش از طریق کلاهبرداری از دست میرود، او برای جبران بدهی اش به هر دری میزند تا اینکه…
خلاصه داستان: بغض داستان تلخ مهاجرت است . ماجرای پرتنش عشق و نفرت و داستان دو روایت از دو مقطع زندگی حامد و ژاله در استانبول است . ژاله و حامد دو جوان از نسل سوم مهاجران ایرانی هستند که ناخواسته تن به مهاجرت دادهاند .
خلاصه داستان: امین که آهنگساز و نوازندهی پیانو است ، پس از ازدواج با رویا بازیگر تئاتر ، با مشکلات زیادی روبهرو میشود که زندگی آنان را تحت الشعاع قرار میدهد تا جایی که کارش را رها میکند ، همسرش را از دست میدهد و دچار وضعیت نامتعادلی میشود ...
خلاصه داستان: دکتر عالم ، جراح برجستهٔ مغز و اعصاب است و اعتقادی به خدا ندارد . او بهدلایل مختلف فرزندش را فراموش کرده است . وی بهصورت اتفاقی در شب تولد پسرش ، سامان ، از مریضی او ، که تومور مغزی است ، باخبر میشود و بهدنبال پسر ستارهشناسش در کویر بهراه میافتد …
خلاصه داستان: فیلم ایرانی دنیا، داستان حاج عنایت، مرد شصت ساله ثرومتمندیست که قصد فروش خانه بزرگ و قدیمی اش را دارد اما با مقاومت همسرش روبرو می شود و…
خلاصه داستان: فیلم زندگی شیرین در ژانر کمدی محصول سال 1388 است. قدرت الله صلح میرزایی کارگردانی این اثر را به عهده دارد و بازیگرانی چون علی صادقی، جواد رضویان، بهنوش بختیاری، بهاره افشاری و ...در آن به ایفای نقش پرداخته اند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است که امیر مهرجویی بازیگر سینماست که در راه ازدواج با دختر مورد علاقه اش "هستی" با مشکلات خانوادگی روبرو می شود. فریبرز برادر دو قلوی امیر پس از سالها وارد ایران شده اما ورود او مشکلات امیر را چند برابر می کند...
خلاصه داستان: پزشک جوانی که به خاطر ماموریت در شهرستان حضور دارد به جرم قتل خانمی جوان مورد تعقیب قضایی قرار میگیرد و فیلم سینمایی راز شب بارانی ماجرای قتل و حواشی آن است...
خلاصه داستان: مردی که با موتور حرکت های آکروباتیک انجام می دهد در حادثه ای کشته می شود. دو فرزند او ستاره و شهاب تصمیم می گیرند تا راه وی را در دیوار مرگ ادامه دهند...
خلاصه داستان: در یک ساختمان بزرگ همسایهها متوجه میشنود که دختر ثروتمندی به نام عسل قصد دارد پس از سالها از امریکا به ایران بازگردد و با یک جوان ایرانی ازدواج کند. تمام جوانان مجرد ساختمان به قصد دستیابی به ثروت خانوادگی عسل و همچنین اقامت امریکا تصمیم میگیرند هرطور شده
خلاصه داستان: دلشکسته داستان دلبستگی دو جوان با طرز فکر متفاوت و از دو خانواده مختلف است که مجبور میشوند با هم پایاننامه بدهند بدین منظور برای آشنا کردن هم دیگر از جهانهای خود دوستان یکدیگر را به هم نشان میدهند واین باب آشنایی بیشتر آنها میشود
خلاصه داستان: یک فیلم در سبک اکشن و مهیج محصول سال ۲۰۱۷ به کارگردانی علی عباس ظفر است. در این فیلم سلمان خان به ایفای نقش میپردازد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، هشت سال پس از اتفاقات قسمت اول ، زویا و تایگر برای ادامهی ماجراجوییهایشان به عنوان دو مامور مخفی برگشتهاند و اینبار هدف ، نابودی گروهی مخوف و خلافکار است و…
خلاصه داستان: پیرمرد خسیسی به نام صابر رفعتی در آستانه ورشکستگی قرار دارد. در این حین تصمیم می گیرد با کمک پسرش امید 50 میلیون تومان به فرزند کوچکترش آیدین کمک کند تا برایش کار کند اما پول به سرقت می رود و …
خلاصه داستان: یک فرد بیچاره می تواند ارواح را ببیند. در این بین روح یک پلیس فوق العاده که به تازگی مرده ، باید یک قاتل زنجیره ای را پیدا کند. اکنون این دو باید با هم همکاری کنند و دنبال قاتل بگردند و…
خلاصه داستان: مهندس خاکپور که قرار است معاون وزیر شود، طی حادثهای ساختگی مصدوم و به بیمارستان دی در تهران منتقل میشود. دوست او مهندس محمود بصیرت از زنجان برای ملاقات وی به تهران میآید و با پرستار بیمارستان، سیما ریاحی، آشنا میشود. مرد که زندگی خانوادگی آرامی را در کنار همسرش ترانه و دو فرزندش دارد به سیما علاقهمند شده و او را صیغهٔ خود میکند اما به مرور زمان رابطه آنها دستخوش تغییر شده و اتفاقات ناخوشایندی را برای هر دویشان ایجاد میکند....
خلاصه داستان: امیر و مریم قرار است با هم ازدواج کنند اما روز عروسی، شهر توسط دشمن موشک باران میشود و مردم، شهر را خالی میکنند. ولیکن مریم با وجود خطرات ناشی از موشک باران ترجیح میدهد که عروسی برگزار شود. امیر بعد از انجام مأموریتش برای مراسم عقد به خانه برمی گردد. اما برخلاف تصورش همه کسانی که شاهد خنثی کردن موشکهای عمل نکرده بودند در مراسم حضور پیدا میکنند.
خلاصه داستان: محسن نوجوانی است که در کنار بچه های خیابانی هم سن و سال خود در میان خیابان های شلوغ شهر گل فروشی می کند. او آرزوی داشتن یک وجب آسمان را در سر دارد. خواسته او محقق می شود؛ در ابتدا هیچکس تحقق چنین آرزویی را باور نمی کند اما با دیدن آن، ماجراهای گوناگونی آغاز می شود...
خلاصه داستان: علی مشرقی نویسنده داستانهای کوتاه به اتهام قتل همسرش بازداشت می شود. او باید برای اثبات بی گناهی اش شاهدی را به دادگاه بیاورد و شاهد، زنی است به نام مریم شکوهی که حاضر نمی شود به دادگاه بیاید ولی مشرقی سعی می کند به زن نزدیک شود…
خلاصه داستان: فیلم دو داستان موازی را پیش برده و با هم تلفیق میکند. ابتدا مردی ایرانی به نام عباس خاکپور (با بازی اکبر عبدی) بر صحنه میآید که برای گرفتن ویزای ایالات متحده به ترکیه رفتهاست اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. از سوی دیگر زنی (با بازی آزیتا حاجیان) است که در ترکیه زندگی میکند و در هتل محل اقامتش کار میکند و نمیتواند به ایران بازگردد. عباس تصمیم میگیرد با پوشیدن لباس مبدل و به بهانه ازدواج با یک مرد آمریکایی ویزای آمریکا را بگیرد، اما رفته رفته با دیدن دنیا(آزیتا حاجیان)دلبسته او میشود و تصمیم میگیرد به ظاهر سابق خود برگردد و بالطبع فکر سفر به آمریکا را از سر خود بیرون میکند تا در نهایت با دنیا به ایران برگردد.
خلاصه داستان: امیرعلی (ساعد سهیلی) و نوشین (زیبا کرمعلی) دو جوان بیست و یک-بیست و دو ساله قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خانوادهها چندان موافق نیستند. آنها صبر پیشه کردهاند تا به مرور زمان رضایت خانوادههایشان را جلب کنند. آن دو یک رؤیای مشترک دارند؛ برنده شدن در لاتاری و دریافت گرین کارت آمریکا، اما نوشین به واسطه دوست پدرش برای کار ترجمه به دبی میرود. پس از مدتی امیرعلی خبر دار میشود نوشین خودکشی کرده و او برای پی بردن به راز خودکشی به دبی میرود و میفهمد نوشین گرفتار باندهای قاچاق جنسی شده بودهاست.
خلاصه داستان: سارا و آیدا دوستان صمیمی هستند که آبروی یکی از آنها به خطر افتاده چون پروندههای چند میلیاردی رو سارا به چند صدملیون فروخته و پلیسها آیدا را دزد میدانند آیا این دو دوست تا کجا به پای یکدیگر می ایستند
خلاصه داستان: یک تیم فوتبال متعلق به اهالی شهر رامیان که در دسته سوم کشور فعالیت میکردهاست به دسته دوم صعود میکند، سعید با بازی جواد عزتی در نقش اصلی در این راه در آخرین لحظات بازی آخر دچار مصدومیت تاندون پا میشود و سلامتی اش به خطر میافتد و …
خلاصه داستان: قصه قحطى يكصد سال پيش در ايران است كه مردم امروز ايران فقط صحنه هاى غبار الود به نقل از اجدادشان راشنيده اند وبراى اولين بار داستان ان بر اساس خاطرات افسران انگليسى كه در ان زمان در ايران حضور داشته اند واسناد وزارت خارجه امريكا وايران در ان زمان توسط تيمهاى هنرى حرفه اى ايران وانگليس باز سازى شده
خلاصه داستان: اتفاقي غيرمنتظره پروانه و دخترش آينه را غافلگير ميکند،گويا اين اتفاق ريشه در گذشته پروانه دارد گذشتهاي که سالها از مواجه با آن هراس داشته است.
خلاصه داستان: ابراهیم و فخری در خانهای قدیمی زندگی میکنند و سه فرزندشان در جنگ کشته شدهاند و فرزند چهارم رضا جانباز قطع نخاعیست که در یک آسایشگاه تحت مراقبت است. رضا بعد از کشته شدن همرزماش، کمال، پرخاشگر و عصبی شده و داروهایش را مصرف نمیکند، به همین خاطر ابراهیم و فخری تصمیم میگیرند او را به خانه آورده و خود از وی مراقبت کنند. محبوبه خواهر کمال به خانه آنها میآید و مایل است طبق قرار قبلی با رضا ازدواج کند، اما رضا او را رد میکند. رضا اصرار دارد که باید بمیرد و همین رفتارها باعث میشود که یک روز ابراهیم با او برخورد کرده و به گوشاش سیلی بزند. یک شب که به نظر میرسد هر سه نفر دچار گازگرفتگی شدهاند، سه فرزند کشته شده به خانه بازمیگردند، قرار است خانواده محبوبه بیایند و فخری به خاطر کهنگی و خرابی خانه تمایل دارد که مهمانی عقب بیفتد،
خلاصه داستان: «منیره» و «بابک» زن و شوهری هستند که پس از ۱۲ سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند، روابطشان به سردی کشیده است. «منیره» که از وضعیت موجود ناراضی است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه با مردی به نام «فرید» میآورد. در این وضعیت «بابک» نیز به زن خودش شک میکند و...
خلاصه داستان: در جریان جنگ تحمیلی به ایران، صدام به حلبچه یکی از شهرهای کردستان عراق حمله کرد. پس از بمباران شیمیایی حلبچه، عکاس جنگ ایرانی اولین مردی است که وارد این شهر می شود. او در آنجا با زنی آشنا میشود و داستانی از عشق...
خلاصه داستان: عطا و معصومه زن و شوهری هستند که در خانهای مستأجر بوده و موعد تخلیه منزل مسکونی شان فرار رسیده است اما عطا میخواهد هر طور که شده قرارداد را تمدید کند با آنکه او با عدم توانایی مالی مواجه است.
خلاصه داستان: ملودرامی اجتماعی از زندگی نوجوانی به نام «مرتضی» است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالشهای بسیاری روبهرو میشود. در خلاصه داستان این فیلم آمدهاست: «همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونههاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده…».
خلاصه داستان: «فصل نرگس» در ژانر اجتماعی با نگاهی انسان دوستانه، قصهای امید بخش را به شیوهای متفاوت روایت میکند. داستان این فیلم، داستان دو زن راننده تاکسی، یک بازیگر، یک استاد موسیقی و شخصیتهای دیگر است که مخاطب در طول فیلم شاهد گرههای داستان هر کدام از این شخصیتهاست که به صورت موازی روایت میشود.
خلاصه داستان: فیلم دربارهٔ زندگی یک زن وکیل به نام بیتا (لیلا حاتمی) است که در کار خود تبحر دارد و بیشتر پروندههای مربوط به طلاق را قبول میکند. همسر او حمید (شهاب حسینی) در یک شرکت بزرگ کار میکند و به واسطه شغلش با میترا (مینا وحید) که به تازگی از خارج آمده آشنا میشود و با او عقد میکند. میترا از حمید باردار شده، اما حمید این مسئله را نمیپذیرد و معتقد است که مدتهاست که عمل وازکتومی انجام داده و همه چیز را انکار میکند. دایی میترا که از اعتبار و قدرت زیادی برخوردار است از جریان مطلع شده و حمید را تهدید میکند که باید همسرش را طلاق و با میترا به زندگی ادامه بدهد و برای تحت فشار قرار دادن حمید میترا را به بیتا معرفی میکند تا وکالت او را بر عهده بگیرد. میترا از این جریان مطلع میشود و پرونده را نمیپذیرد و حمید منتظر تصمیم بیتا برای ادامه زندگی است.
خلاصه داستان: احمد عزیزی (فرهاد اصلانی) که سرپرست بخش تعمیرات و نگهداری پالایشگاه آبادان است برای مراسم خواستگاری دخترش سمیرا آماده میشود و دختر دیگرش ستاره (ماهور الوند) در همان روز قصد سفر به تهران برای شرکت در جشن خداحافظی یکی از دوستان همدانشگاهیاش را دارد که با مخالفت پدرش روبهرو میشود و تصمیم میگیرد بدون اجازهٔ خانواده صبح با هواپیما به تهران برود و ظهر برگردد ولی در بازگشت، بهدلیل کنسلشدن پرواز، با مشکلاتی روبهرو میشود و پدرش برای بازگرداندن او عازم تهران میشود. ستاره نزد عمهاش فرزانه (مریلا زارعی) میرود و آنجا اتفاقاتی رخ میدهد که بحثهایی را میان افراد ایجاد میکند.
خلاصه داستان: رایان نوجوانی بی دست و پا است که متوجه میشود شبی که خواهرش ناپدید شد، بازی آسانسور را انجام داده است. مراسمی که در آسانسور انجام میشود و در آن بازیکنان سعی میکنند با استفاده از مجموعهای از قوانین که در اینترنت یافت میشود به بُعد دیگری سفر کنند. حال او بدون توجه به هشدارها تصمیم میگیرد هر طور شده خواهرش را پیدا کند اما…
خلاصه داستان: یک دانشآموز دبیرستانی به نام سادی هارپر و خواهر کوچکترش ساویر است از مرگ اخیر مادرشان در حال فروپاشی هستند و حمایت زیادی از پدرشان، ویل، درمانگری که با درد خود دست و پنجه نرم میکند، دریافت نمیکنند. در این میان موجودی ماورایی و وحشتناک وارد زندگی آنها میشود که خانواده ها را شکار کرده و از رنج قربانیانش تغذیه میکند…
خلاصه داستان: پیرمردی به نام میلتون رابینسون در یک شهر کوچک در غرب پنسیلوانیا زندگی آرامی را سپری میکند. اما زمانی که یک بشقاب پرنده و مسافر فرازمینیاش در حیاط خلوت خانه او سقوط میکنند، همه چیز کاملا تغییر کرده و…
خلاصه داستان: گاران بخشی از یک گروه قاتل بینالمللی است که قرار است خطرناکترین قاتل جهان را از بین ببرند، اما متوجه میشوند که آنها کسانی هستند که شکار میشوند.
خلاصه داستان: جیم و دارلینگ صاحبان سگی به نام لیدی هستند و تصمیم دارند به مسافرت بروند اما برای اینکه لیدی تنها نماند، از عمه دارلینگ در خواست می کنند تا از او مراقبت کند ولی…
خلاصه داستان: دختری ده ساله به نام آنا از یک بیماری نادر و صعب العلاج رنج میبرد. در این میان او با کمک مادرش کریستی، شروع به بهبودی معجزه آسایی میکند که خانواده وی و متخصصان پزشکی را شگفت زده میکند و…
خلاصه داستان: یک فرد معمولی به نام راج واردان تاکور به خاطر جرمی که مرتکب نشده، مجازات میشود. حال این حادثه ناگوار زندگی راج را کاملا تغییر داده و او باید با کسانی که وی را در این وضعیت غمانگیز قرار دادند، روبرو شود اما…
خلاصه داستان: در ونیز پس از جنگ جهانی دوم، پوآرو که اکنون بازنشسته شده و در تبعید خود زندگی می کند، با اکراه در یک جلسه شرکت می کند. اما هنگامی که یکی از مهمانان به قتل می رسد، این به کارآگاه سابق بستگی دارد که یک بار دیگر قاتل را کشف کند.
خلاصه داستان: روزنامهنگاری به نام ماریسا بنینگز پس از قتل پسرش، با همسر باردار او متحد شده تا مسئولین مرگ پسرش را پیدا کند. اما آنها به زودی با دنیایی از مواد مخدر و فساد روبرو میشوند و…
خلاصه داستان: زنی جوان به نام براین آدامز از جامعه فاصله میگیرد تا آرامش را در خانهای که در آن بزرگ شده است، پیدا کند. اما براین به زودی با انبوهی از موجودات فرازمینی روبرو میشود که آیندهاش را تهدید کرده و در عین حال او را مجبور میکنند تا با گذشتهاش روبرو شود
خلاصه داستان: هنگامی که اشلی و دختر جوانش سارا گرفتار گروهی از افراد شرور شده و زندگیشان به خطر میافتد، اشلی از پدرش مت که در حال حاضر دوران بازنشستگی خود را در جزایر کیمن میگذراند، درخواست کمک میکند اما…