خلاصه داستان: جو دیرت یک نظافتچی با مدل موی عجیب (مولِت)، شلوار جین اسیدشور و رویایی بزرگ است: پیدا کردن پدر و مادری که وقتی تنها هشت سال داشت و در یک پارک کارواننشین بزرگ میشد، در گرند کنیون او را رها کردند. حالا، در حالی که آهنگهای ون هیلن را با صدای بلند در ماشین کوچک اما تقویتشدهاش پخش میکند، جو با خوشبینی همیشگیاش به تنهایی راهی سفری میشود تا خانوادهاش را پیدا کند.
خلاصه داستان: آروم و پیکا که قصد داشتند دوره کارآموزی خود را در بیمارستان لمبایونگ به پایان برسانند، با وحشتی مرموز از سوی زنی شیطانی روبهرو میشوند که گفته میشود خود را در حمام حلقآویز کرده است. شرایط زمانی ترسناکتر میشود که آنها از دیگران درخواست کمک میکنند؛ تا جایی که نهتنها جان خودشان، بلکه جان نزدیکترین افراد به آنها نیز به خطر میافتد.
خلاصه داستان: مردی بهطور تصادفی وارد یک ماشین زمان میشود و تقریباً یک ساعت به گذشته برمیگردد. روبهرو شدن با نسخهای از خودش، آغازگر زنجیرهای از فاجعهها با پیامدهایی غیرقابل پیشبینی است.
خلاصه داستان: یک مدیر ثروتمند بانک سرمایهگذاری در نیویورک، جنبه روانپریش و جایگزین شخصیت خود را از همکاران و دوستانش مخفی میکند، در حالی که هر روز بیشتر در تخیلات غیرمنطقی و بیدلیل خود فرو میرود.
خلاصه داستان: یک خانواده پس از آنکه پسرشان بهطور ناگهانی و بیدلیل به خوابی بیپایان فرو میرود، متوجه میشوند که ارواحی تاریک به خانهشان نفوذ کردهاند. وقتی برای کمک گرفتن به یک متخصص مراجعه میکنند، درمییابند که ماجرا بسیار شخصیتر از آن چیزی است که تصور میکردند.
خلاصه داستان: در لسآنجلس سال ۱۹۶۷، مادری بیوه همراه با دو دخترش برای رونق بخشیدن به کسبوکار فریبکارانه احضار ارواح، ترفند جدیدی را به کار میگیرند؛ اما ناخواسته شر واقعی را به خانه خود دعوت میکنند. زمانی که روحی بیرحم جسم دختر کوچکتر را تسخیر میکند، این خانواده کوچک با ترسهایی غیرقابل تصور روبهرو میشوند تا دختر را نجات داده و این موجود شریر را به دنیای دیگر بازگردانند.
خلاصه داستان: پس از آنکه عینون متوجه میشود پدرِ واقعیاش یک درمانگر روحی است، به میراث عجیب او وارد میشود؛ اما در دلِ آموزههای پدر، خطری پنهان شده است.
خلاصه داستان: چارلز دیکنز برای پسر کوچکش والتر، بزرگترین داستانی که تا به حال گفته شده را تعریف میکند و آنچه که به عنوان یک داستان قبل از خواب شروع میشود، به سفری دگرگونکننده در زندگی تبدیل میشود. پسرک از طریق تخیل زنده، در کنار عیسی قدم میزند، شاهد معجزات او میشود، با آزمایشهای او روبرو میشود و فداکاری نهایی او را درک میکند.
خلاصه داستان: درباره چند جوان است که بعد از اینکه در زندگی شخصیشان دچار مشکلات متعددی میشوند، به جای اینکه با تصمیمات درست سعی در حل این مشکلات داشته باشند، نقشهای خطرناک میکشند که منجر به اتفاقاتی ناگوار میشود و…
خلاصه داستان: یک سال پس از ناپدید شدن مرموز خواهرش ملانی، «کلاور» و دوستانش برای یافتن پاسخها راهی درهای دورافتاده میشوند؛ همانجایی که ملانی ناپدید شده بود. آنها در حین جستوجو در یک مرکز بازدیدکنندگان متروکه، با یک قاتل نقابدار روبهرو میشوند که یکییکی به طرز وحشتناکی آنها را به قتل میرساند.
خلاصه داستان: احساسات به اوج میرسند وقتی سه خواهر که از یکدیگر دور افتادهاند، در آپارتمانی تنگ در نیویورک گرد هم میآیند تا در روزهای پایانی عمر پدر بیمارشان از او مراقبت کنند.
خلاصه داستان: جرمی چو یک نوجوان بینقص به نظر میرسد؛ بااستعداد است، نمرات عالی دارد، از خانوادهای مرفه میآید و در یک مدرسه خصوصی معتبر در واشنگتن دیسی تحصیل میکند. دستکم این چیزی است که ظاهرش نشان میدهد. اما پس از آنکه برادر دوقلویش را در یک
خلاصه داستان: سه کودک یک بارانی جادویی پیدا میکنند که آنها را به درون بدن صاحبش، یک جادوگر نفرینشده، منتقل میکند. در حالی که یک ساحره خشمگین در تعقیب آنهاست، باید راز این بارانی را کشف کرده و نفرینش را پیش از آنکه خیلی دیر شود، باطل کنند.
خلاصه داستان: در بیابانی خشک و متروکه، دربان منزوی پناهگاهی به زنی مرموز که از گذشتهای تاریک فرار میکند، میدهد و این ماجرا باعث آشکار شدن رازها و فروپاشی واقعیتها میشود.
خلاصه داستان: یک قمارباز ورشکسته به همراه دو دوست احمقش، نقشهای پیچیده میکشند تا بدهیهای عظیم قمارشان را پرداخت کنند؛ آن هم با ازدواج با دختر دردسرساز و ناسازگار یک میلیاردر تازهبهدورانرسیده.
خلاصه داستان: پس از مرگ رئیس شرور و ابرقدرتشان، سه نوچهی ردهپایین به نامهای بیتریکس، کِین و هارولد بیپول و درمانده، در یک فروشگاه متروکه زندگی میکنند. اما بیتریکس که حاضر نیست به این وضعیت تن دهد، مصمم است که خودشان دست به کار شوند و به هر قیمتی که شده، دنیا را به تصرف خود درآورند.
خلاصه داستان: یک خبرنگار هندی با حقیقتی مرگبار دستوپنجه نرم میکند، هنگامی که قطاری پر از کارسِواکان (داوطلبان مذهبی هندو) در شهر گودرا به آتش کشیده میشود. سالها بعد، از او خواسته میشود تا با تکیه بر گزارشی پنهانشده، در افشای حادثه سابرمتی کمک کند.
خلاصه داستان: آنچه برای ویشنو با تلاشی احمقانه برای بازگرداندن دوستدخترش آغاز میشود، به بازی خطرناکی از انتقام تبدیل میگردد که در آن، او همه چیزهای ارزشمند زندگیاش را به خطر میاندازد.
خلاصه داستان: روابط پرتنش میان مادر و دختر در آزمونی وحشتناک قرار میگیرد، زمانی که پدر خانواده میمیرد و مادر داغدیده، غریبهای مرموز را استخدام میکند تا همسرش را از مرگ بازگرداند.
خلاصه داستان: پسر بچهای به نام هیجون توسط روحی شیطانی تسخیر شده است. راهبه یوانیا تلاش میکند او را نجات دهد و راهبه میکائلا نیز به او کمک میکند. کشیش پل سعی دارد از طریق درمان پزشکی هیجون را معالجه کند، در حالی که کشیش اندرو با انجام آیین جنگیری تلاش میکند روح شیطانی را از بدن او بیرون کند.
خلاصه داستان: در سال ۱۹۷۱، دیکتاتوری نظامی در برزیل به اوج خود میرسد. خانواده پایوا — روبنس، یونیس و پنج فرزندشان — در خانهای ساحلی در ریودوژانیرو زندگی میکنند که همیشه به روی دوستانشان باز است. تا اینکه روزی، روبنس برای بازجویی برده میشود و دیگر بازنمیگردد.
خلاصه داستان: داستان در قرن چهاردهم، در دوران امپراتوری مقدس روم روی میدهد؛ جایی که ملتهای اروپا برای برتریطلبی بهشدت با یکدیگر رقابت میکنند. در این میان، اتریشیهای جاهطلب که در پی گسترش قلمرو خود هستند، به سوی سوئیس ـ کشوری آرام و روستایی ـ دستدرازی میکنند.
خلاصه داستان: در آسمان اتفاق عجیبی رخ میدهد. تنها یک زن جوان و چند نفر از دوستان منزویترش متوجه آن میشوند… اما آنها بیصدا هستند، چون اوضاع هر لحظه عجیبتر میشود — حتی در پایین، روی زمین، وضعیت بیش از پیش به چیزی تبدیل میشود که با نگرانی «عادی» نامیده میشود.
خلاصه داستان: پدری به همراه دخترش در راه یک سفر آخر هفته، بهطور تصادفی با یک تکشاخ برخورد کرده و آن را میکشند؛ در حالی که رئیس میلیاردر پدر قصد دارد از خواص شفابخش معجزهآسای این موجود بهرهبرداری کند.
خلاصه داستان: دو تن از berخیآوازهترین رؤسای مافیای سازمانیافته نیویورک، فرانک کاستلو و ویتو جنووزه، برای کنترل خیابانهای شهر با یکدیگر رقابت میکنند. این دو که زمانی بهترین دوستان یکدیگر بودند، حالا بر اثر حسادتهای کوچک و خیانتهای پیاپی، در مسیری مرگبار قرار گرفتهاند؛ مسیری که نهتنها مافیا، بلکه آینده آمریکا را برای همیشه دگرگون خواهد کرد.
خلاصه داستان: ۷ سال پس از رویدادهای فیلم اول، این فیلم بازگشت مأمور اداره مالیات، آمای پاتنایک (با بازی دیوگن)، را دنبال میکند که در حال پیگیری یک جرم یقهسفید دیگر است.
خلاصه داستان: وقتی یک قاتل نقابدار چندین کمپزن را در یک شهر کوچک به قتل میرساند، کلانتر و معاونش قاتل را تا یک رستوران محلی دنبال میکنند؛ جایی که با استفاده از مهارتهای تحقیقاتی خود باید کشف کنند کدام فرد در رستوران قاتل واقعی است.
خلاصه داستان: یک نابغهی جستوجوی گنج، تیمی را برای ماجراجوییای سرنوشتساز گرد هم میآورد. اما برای اینکه بتواند از پس تهدیدهایی که در هر قدم سر راهش قرار دارند برآید، به کسی نیاز دارد که حتی از خودش باهوشتر باشد: خواهر از او جداافتادهاش.
خلاصه داستان: آرجون سرکار، افسر ارشد پلیس در واحد ویژه جنایی (HIT) در ویساخاپاتنام، مأمور رسیدگی به پروندهای در جامو و کشمیر میشود تا گروهی از قاتلان زنجیرهای را که مسئول قتلهای فجیع چندین نفر هستند، شناسایی و دستگیر کند.
خلاصه داستان: پسر بچه روستایی در دهه چهل متولد شده ، خانواده او مجبور به مهاجرت به تهران می شوند و او نیز به علت شرایط مالی خانواده ترک تحصیل کرده و مشغول به کار می شود. با وقوع انقلاب 1357 اما این فرد عادی در فضای انقلابی به پاسدار این نهضت تبدیل می شود
خلاصه داستان: با تسبیح در یک دست و تبر در دست دیگر، یک راهب به دنبال روحی هزارساله میرود که انسانها را تسخیر کرده و جهنمی را روی زمین به پا کرده است.
خلاصه داستان: بهخاطر مشکلات مالی، خانواده ییلماز به خانه مادربزرگشان، سعدت، نقلمکان میکنند. اما سعدت آنطور که فکر میکردند تنها زندگی نمیکند. خانه قدیمی سعدت که همزمان مزار همسر مرحومش هم هست، محل سکونت موجوداتی از بعد دیگری است. و این موجودات هیچکس را در خانه نمیخواهند جز خود سعدت.
خلاصه داستان: برترم پینکاس، دندانپزشکی بدخلق و مردمگریز در منهتن، ناگهان به توانایی ناخوشایندی دست پیدا میکند: دیدن ارواح. ارواحی واقعاً آزاردهنده! بدتر از آن، همهشان چیزی از او میخواهند. بهویژه فرانک هرلیهی، روحی پرحرف و زبانباز که مدام او را اذیت میکند تا وارد نقشهای عاشقانه با همسر بیوهاش، گوئن، شود. بهزودی، آنها در ماجرایی خندهدار میان دنیای زندگان و مردگان گرفتار میشوند!
خلاصه داستان: شون تاکاهاتا، دانشآموز دبیرستانی، از زندگی خسته شده؛ از یکنواختی روزمره مدرسه و زندگی دلزده است. او دعا میکند که اتفاقی بیفتد، چیزی هیجانانگیز. ناگهان، او و همکلاسیهایش مجبور میشوند در بازیهایی مرگبار، برگرفته از بازیهای کودکانه، شرکت کنند و با موجوداتی ترسناک روبهرو شوند؛ از عروسک دارومای سخنگو گرفته تا گربه خوششانسی با پنجههای تیز و مرگبار.
خلاصه داستان: پس از مرگ ناگهانی مادربزرگ دورافتادهاش، طوفان برفی رزاریو را در کنار جسد او محبوس میکند و در همین حال نیروهای فراطبیعی تاریک شروع به حمله به او میکنند.
خلاصه داستان: پس از آنکه به طرز وحشیانهای به قتل میرسد، "سوزی سلمون" ۱۴ ساله از بهشت شاهد خانوادهی داغدارش — و قاتلش — است. او در حالی که زندگی روزمره آنها را نظاره میکند، باید بین عطش انتقام و آرزوی آرامش و التیام خانوادهاش تعادل برقرار کند.
خلاصه داستان: مادری مجرد، ساعتهای طولانی در روز کار میکند تا بتواند دختر بیمار خود را در بیمارستان نگه دارد. روزی، مردی مرموز به درِ خانهاش میآید و به او پیشنهاد میدهد که در ازای مبلغی قابلتوجه، در ترجمهی یک کتاب باستانی همکاری کند.
خلاصه داستان: سه فیلمساز جوان برای ساخت یک مستند دربارهی شیوع مرموز طاعون، به روستایی دورافتاده سفر میکنند. دولت این منطقه را منطقهای ممنوعه اعلام کرده و شایعاتی در حال پخش است مبنی بر اینکه این بیماری ریشه در یک نیروی شیطانی باستانی دارد. گروه فیلمبرداری تمام تلاش خود را
خلاصه داستان: در این نبرد پرهیجانِ ذهنها و ارادهها، ریحان، شیاد زیرک، نقشهای برای سرقت الماس میکشد و در عین حال میکوشد راجان، دشمن سادیست خود را فریب دهد.
خلاصه داستان: نائومی، زن جوانی است که خودرواش از جاده منحرف شده و درون یک گودال میافتد و او را در منطقهای دورافتاده گرفتار میکند؛ جایی که حتی موبایلش آنتن نمیدهد. در همین هنگام، یک راننده یدککش بهطرزی مرموز ظاهر میشود، اما بهجای کمک، نائومی را به قربانی بعدی خود تبدیل میکند.
خلاصه داستان: در روستایی دورافتاده در جزیره کارپاتیا، دختری خجالتی به نام یوری در یک مزرعه بزرگ میشود و از کودکی یاد میگیرد که از گونهای حیوانی مرموز به نام «اوچی» بترسد. اما وقتی یوری یک بچه اوچی زخمی را پیدا میکند که جا مانده، تصمیم میگیرد از خانه بگریزد و سفری پرماجرا را برای بازگرداندن او به خانهاش آغاز کند.
خلاصه داستان: زیگی، زنی موهاک از قبیلهی کاناواکه در حدود سیسالگی است که در تورنتو در حال پیشرفت در حرفهاش به عنوان یک اینفلوئنسر در شبکههای اجتماعی است. کمی پس از امضای قرارداد اسپانسری با
خلاصه داستان: روایت زندگی نوجوان کرمانشاهی به نام «کارو» است که بعد از سالها تلاش و تمرین خلاصه نتیجه زحماتش را می بیند و به تیم ملی کشتی دعوت میشود، اما در این میان حوادث و اتفاقاتی برای او رقم می خورد که مسیر زندگی او و مادرش را تغییر میدهد...
خلاصه داستان: وقتی اِولین اِلستر ثروت پسرعموی دورافتادهاش را به ارث میبرد، تصور میکند که بالاخره بخت با خانوادهاش یار شده است. اما آنها نمیدانند که همراه با این ثروت، یک نفرین خانوادگی هم به آنها رسیده — و حالا باید هر کاری بکنند تا قربانی بعدی این نفرین نشوند.
خلاصه داستان: اتان هانت و تیم IMF جستوجوی خود را برای یافتن هوش مصنوعی هولناکی به نام «هستی» (Entity) ادامه میدهند — هوشی که به شبکههای اطلاعاتی سراسر جهان نفوذ کرده است. در حالیکه دولتهای جهان و شبحی مرموز از گذشتهی اتان در تعقیب او هستند، او به همراه متحدانی جدید و ابزاری برای نابود کردن این هوش مصنوعی، وارد رقابتی نفسگیر با زمان میشود تا از تغییر همیشگی جهان جلوگیری کند.
خلاصه داستان: استفانی، دانشجوی دانشگاه، که گرفتار کابوسی خشونتآمیز و تکرارشونده شده، به خانه بازمیگردد تا تنها کسی را پیدا کند که شاید بتواند این چرخه را بشکند و خانوادهاش را از سرنوشت هولناکی که بیتردید در انتظارشان است، نجات دهد.