خلاصه داستان: والتر نف زخمى وارد دفتر كارش مىیشود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف میكند: این كه چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ى آقاى دیتریكس رفت و به خانم خانه، فیلیس، دل باخت، طورى كه قبول كرد در نقشه ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او همدستى كند...
خلاصه داستان: نورما دزموند، هنرپیشهای بازمانده از دوران سینمای صامت، اینک با اختلالات روانی رو به رو است. وی در ویلایی رو به ویرانی، همراه با با مردی که قبلاً شوهرش بوده و حال خدمتکار اوست، در سانست بولوار زندگی میکند. نورما در حالی که هنوز آرزوی بازگشت به صحنه را دارد، تصادفاً با نویسندهٔ جوان اما موفقی آشنا میشود و کم کم به او علاقهمند میگردد. چندی طول نمیکشد که این رابطه با قتل و جنون پایان میپذیرد.
خلاصه داستان: بعد از پایان جنگ جهانی دوم، هولی مارتین برای دیدن دوستش هری به وین سفر می کند ولی متوجه می شود که هری همان روز در یک تصادف رانندگی کشته شده است. در مراسم خاکسپاری هولی به دو افسر مشکوک می شود.
خلاصه داستان: وینسنت پَری، متهم به قتل همسرش، از زندان سن کوئنتین در منطقهٔ سان فرانسیسکو میگریزد و تحت حمایت آیرین جانسن قرار میگیرد. سپس با جراحی پلاستیک چهرهاش را عوض میکند تا بتواند فارغ از تعقیب پلیس، قاتل واقعی همسرش را پیدا کند.