خلاصه داستان: هنگامی که راهبه ای در صومعه ای دورافتاده ادعا می کند که حامله شده است، واتیکان تیمی از کشیش ها را برای تحقیق می فرستد. آنها نگران یک پیشگویی باستانی مبنی بر اینکه زنی پسران دوقلو به دنیا خواهد آورد هستند. یکی مسیح و دیگری ضد مسیح.
خلاصه داستان: روزی دو پسر بچه به نامهای «چاک» و «فلای» به کنار دریا میروند و خواهر کوچک چاک به نام «استلا» را نیز با خود به آنجا میبرند. آنها به شکلی تصادفی سر از آزمایشگاه یک دانشمند حواسپرت درمیآورند. استلا از معجونی که دانشمند ساخته مینوشد و تبدیل به یک ستارۀ دریایی میشود. فلای و چاک نیز برای اینکه به دنبال او بروند از معجون مینوشند. دانشمند به آنها میگوید که اگر ظرف ۴۸ ساعت از معجون پادزهر ننوشند برای همیشه ماهی باقی میمانند و …
خلاصه داستان: راشل و آنتونی پس از حادثهای دردناک که جان یکی از فرزندان دوقلویشان را گرفت، به همراه پسر بازمانده خود به نقطهای دور افتاده در کشور فنلاند نقل مکان میکنند. اما زمانی که راشل متوجه حقیقتی عذابآور درباره پسرش میشود، باید با نیروهایی شرور که میخواهند پسرش را تحت کنترل خود درآورند، مقابله کند.
خلاصه داستان: جک جانوری است که در جنگل زندگی می کند ، یک روز یک بازیگر معروف و همسرش برای شکار به جنگل می آیند و او مجبور می شود برای نجات خود ، به شهر فرار کند...
خلاصه داستان: دانشمندی معجونی ساخته که ۳ پسر بازیگوش اشتباهی آن را می نوشند و تبدیل به ۳ ماهی کوچک در اقیانوس می شوند. آنها فقط ۲ روز فرصت دارند تا دارویی پیدا کنند که اثر معجون رو از بین ببرند وگرنه تا آخر عمر باید ماهی باقی بمانند.