خلاصه داستان: محسن نوجوانی است که در کنار بچه های خیابانی هم سن و سال خود در میان خیابان های شلوغ شهر گل فروشی می کند. او آرزوی داشتن یک وجب آسمان را در سر دارد. خواسته او محقق می شود؛ در ابتدا هیچکس تحقق چنین آرزویی را باور نمی کند اما با دیدن آن، ماجراهای گوناگونی آغاز می شود...
خلاصه داستان: علی مشرقی نویسنده داستانهای کوتاه به اتهام قتل همسرش بازداشت می شود. او باید برای اثبات بی گناهی اش شاهدی را به دادگاه بیاورد و شاهد، زنی است به نام مریم شکوهی که حاضر نمی شود به دادگاه بیاید ولی مشرقی سعی می کند به زن نزدیک شود…
خلاصه داستان: فیلم دو داستان موازی را پیش برده و با هم تلفیق میکند. ابتدا مردی ایرانی به نام عباس خاکپور (با بازی اکبر عبدی) بر صحنه میآید که برای گرفتن ویزای ایالات متحده به ترکیه رفتهاست اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. از سوی دیگر زنی (با بازی آزیتا حاجیان) است که در ترکیه زندگی میکند و در هتل محل اقامتش کار میکند و نمیتواند به ایران بازگردد. عباس تصمیم میگیرد با پوشیدن لباس مبدل و به بهانه ازدواج با یک مرد آمریکایی ویزای آمریکا را بگیرد، اما رفته رفته با دیدن دنیا(آزیتا حاجیان)دلبسته او میشود و تصمیم میگیرد به ظاهر سابق خود برگردد و بالطبع فکر سفر به آمریکا را از سر خود بیرون میکند تا در نهایت با دنیا به ایران برگردد.
خلاصه داستان: امیرعلی (ساعد سهیلی) و نوشین (زیبا کرمعلی) دو جوان بیست و یک-بیست و دو ساله قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خانوادهها چندان موافق نیستند. آنها صبر پیشه کردهاند تا به مرور زمان رضایت خانوادههایشان را جلب کنند. آن دو یک رؤیای مشترک دارند؛ برنده شدن در لاتاری و دریافت گرین کارت آمریکا، اما نوشین به واسطه دوست پدرش برای کار ترجمه به دبی میرود. پس از مدتی امیرعلی خبر دار میشود نوشین خودکشی کرده و او برای پی بردن به راز خودکشی به دبی میرود و میفهمد نوشین گرفتار باندهای قاچاق جنسی شده بودهاست.
خلاصه داستان: سارا و آیدا دوستان صمیمی هستند که آبروی یکی از آنها به خطر افتاده چون پروندههای چند میلیاردی رو سارا به چند صدملیون فروخته و پلیسها آیدا را دزد میدانند آیا این دو دوست تا کجا به پای یکدیگر می ایستند
خلاصه داستان: یک تیم فوتبال متعلق به اهالی شهر رامیان که در دسته سوم کشور فعالیت میکردهاست به دسته دوم صعود میکند، سعید با بازی جواد عزتی در نقش اصلی در این راه در آخرین لحظات بازی آخر دچار مصدومیت تاندون پا میشود و سلامتی اش به خطر میافتد و …
خلاصه داستان: قصه قحطى يكصد سال پيش در ايران است كه مردم امروز ايران فقط صحنه هاى غبار الود به نقل از اجدادشان راشنيده اند وبراى اولين بار داستان ان بر اساس خاطرات افسران انگليسى كه در ان زمان در ايران حضور داشته اند واسناد وزارت خارجه امريكا وايران در ان زمان توسط تيمهاى هنرى حرفه اى ايران وانگليس باز سازى شده
خلاصه داستان: اتفاقي غيرمنتظره پروانه و دخترش آينه را غافلگير ميکند،گويا اين اتفاق ريشه در گذشته پروانه دارد گذشتهاي که سالها از مواجه با آن هراس داشته است.
خلاصه داستان: ابراهیم و فخری در خانهای قدیمی زندگی میکنند و سه فرزندشان در جنگ کشته شدهاند و فرزند چهارم رضا جانباز قطع نخاعیست که در یک آسایشگاه تحت مراقبت است. رضا بعد از کشته شدن همرزماش، کمال، پرخاشگر و عصبی شده و داروهایش را مصرف نمیکند، به همین خاطر ابراهیم و فخری تصمیم میگیرند او را به خانه آورده و خود از وی مراقبت کنند. محبوبه خواهر کمال به خانه آنها میآید و مایل است طبق قرار قبلی با رضا ازدواج کند، اما رضا او را رد میکند. رضا اصرار دارد که باید بمیرد و همین رفتارها باعث میشود که یک روز ابراهیم با او برخورد کرده و به گوشاش سیلی بزند. یک شب که به نظر میرسد هر سه نفر دچار گازگرفتگی شدهاند، سه فرزند کشته شده به خانه بازمیگردند، قرار است خانواده محبوبه بیایند و فخری به خاطر کهنگی و خرابی خانه تمایل دارد که مهمانی عقب بیفتد،
خلاصه داستان: «منیره» و «بابک» زن و شوهری هستند که پس از ۱۲ سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند، روابطشان به سردی کشیده است. «منیره» که از وضعیت موجود ناراضی است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه با مردی به نام «فرید» میآورد. در این وضعیت «بابک» نیز به زن خودش شک میکند و...
خلاصه داستان: در جریان جنگ تحمیلی به ایران، صدام به حلبچه یکی از شهرهای کردستان عراق حمله کرد. پس از بمباران شیمیایی حلبچه، عکاس جنگ ایرانی اولین مردی است که وارد این شهر می شود. او در آنجا با زنی آشنا میشود و داستانی از عشق...
خلاصه داستان: عطا و معصومه زن و شوهری هستند که در خانهای مستأجر بوده و موعد تخلیه منزل مسکونی شان فرار رسیده است اما عطا میخواهد هر طور که شده قرارداد را تمدید کند با آنکه او با عدم توانایی مالی مواجه است.
خلاصه داستان: ملودرامی اجتماعی از زندگی نوجوانی به نام «مرتضی» است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالشهای بسیاری روبهرو میشود. در خلاصه داستان این فیلم آمدهاست: «همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونههاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده…».
خلاصه داستان: «فصل نرگس» در ژانر اجتماعی با نگاهی انسان دوستانه، قصهای امید بخش را به شیوهای متفاوت روایت میکند. داستان این فیلم، داستان دو زن راننده تاکسی، یک بازیگر، یک استاد موسیقی و شخصیتهای دیگر است که مخاطب در طول فیلم شاهد گرههای داستان هر کدام از این شخصیتهاست که به صورت موازی روایت میشود.
خلاصه داستان: فیلم دربارهٔ زندگی یک زن وکیل به نام بیتا (لیلا حاتمی) است که در کار خود تبحر دارد و بیشتر پروندههای مربوط به طلاق را قبول میکند. همسر او حمید (شهاب حسینی) در یک شرکت بزرگ کار میکند و به واسطه شغلش با میترا (مینا وحید) که به تازگی از خارج آمده آشنا میشود و با او عقد میکند. میترا از حمید باردار شده، اما حمید این مسئله را نمیپذیرد و معتقد است که مدتهاست که عمل وازکتومی انجام داده و همه چیز را انکار میکند. دایی میترا که از اعتبار و قدرت زیادی برخوردار است از جریان مطلع شده و حمید را تهدید میکند که باید همسرش را طلاق و با میترا به زندگی ادامه بدهد و برای تحت فشار قرار دادن حمید میترا را به بیتا معرفی میکند تا وکالت او را بر عهده بگیرد. میترا از این جریان مطلع میشود و پرونده را نمیپذیرد و حمید منتظر تصمیم بیتا برای ادامه زندگی است.
خلاصه داستان: احمد عزیزی (فرهاد اصلانی) که سرپرست بخش تعمیرات و نگهداری پالایشگاه آبادان است برای مراسم خواستگاری دخترش سمیرا آماده میشود و دختر دیگرش ستاره (ماهور الوند) در همان روز قصد سفر به تهران برای شرکت در جشن خداحافظی یکی از دوستان همدانشگاهیاش را دارد که با مخالفت پدرش روبهرو میشود و تصمیم میگیرد بدون اجازهٔ خانواده صبح با هواپیما به تهران برود و ظهر برگردد ولی در بازگشت، بهدلیل کنسلشدن پرواز، با مشکلاتی روبهرو میشود و پدرش برای بازگرداندن او عازم تهران میشود. ستاره نزد عمهاش فرزانه (مریلا زارعی) میرود و آنجا اتفاقاتی رخ میدهد که بحثهایی را میان افراد ایجاد میکند.
خلاصه داستان: رایان نوجوانی بی دست و پا است که متوجه میشود شبی که خواهرش ناپدید شد، بازی آسانسور را انجام داده است. مراسمی که در آسانسور انجام میشود و در آن بازیکنان سعی میکنند با استفاده از مجموعهای از قوانین که در اینترنت یافت میشود به بُعد دیگری سفر کنند. حال او بدون توجه به هشدارها تصمیم میگیرد هر طور شده خواهرش را پیدا کند اما…
خلاصه داستان: یک دانشآموز دبیرستانی به نام سادی هارپر و خواهر کوچکترش ساویر است از مرگ اخیر مادرشان در حال فروپاشی هستند و حمایت زیادی از پدرشان، ویل، درمانگری که با درد خود دست و پنجه نرم میکند، دریافت نمیکنند. در این میان موجودی ماورایی و وحشتناک وارد زندگی آنها میشود که خانواده ها را شکار کرده و از رنج قربانیانش تغذیه میکند…
خلاصه داستان: پیرمردی به نام میلتون رابینسون در یک شهر کوچک در غرب پنسیلوانیا زندگی آرامی را سپری میکند. اما زمانی که یک بشقاب پرنده و مسافر فرازمینیاش در حیاط خلوت خانه او سقوط میکنند، همه چیز کاملا تغییر کرده و…
خلاصه داستان: گاران بخشی از یک گروه قاتل بینالمللی است که قرار است خطرناکترین قاتل جهان را از بین ببرند، اما متوجه میشوند که آنها کسانی هستند که شکار میشوند.
خلاصه داستان: جیم و دارلینگ صاحبان سگی به نام لیدی هستند و تصمیم دارند به مسافرت بروند اما برای اینکه لیدی تنها نماند، از عمه دارلینگ در خواست می کنند تا از او مراقبت کند ولی…
خلاصه داستان: دختری ده ساله به نام آنا از یک بیماری نادر و صعب العلاج رنج میبرد. در این میان او با کمک مادرش کریستی، شروع به بهبودی معجزه آسایی میکند که خانواده وی و متخصصان پزشکی را شگفت زده میکند و…
خلاصه داستان: یک فرد معمولی به نام راج واردان تاکور به خاطر جرمی که مرتکب نشده، مجازات میشود. حال این حادثه ناگوار زندگی راج را کاملا تغییر داده و او باید با کسانی که وی را در این وضعیت غمانگیز قرار دادند، روبرو شود اما…
خلاصه داستان: در ونیز پس از جنگ جهانی دوم، پوآرو که اکنون بازنشسته شده و در تبعید خود زندگی می کند، با اکراه در یک جلسه شرکت می کند. اما هنگامی که یکی از مهمانان به قتل می رسد، این به کارآگاه سابق بستگی دارد که یک بار دیگر قاتل را کشف کند.
خلاصه داستان: روزنامهنگاری به نام ماریسا بنینگز پس از قتل پسرش، با همسر باردار او متحد شده تا مسئولین مرگ پسرش را پیدا کند. اما آنها به زودی با دنیایی از مواد مخدر و فساد روبرو میشوند و…
خلاصه داستان: زنی جوان به نام براین آدامز از جامعه فاصله میگیرد تا آرامش را در خانهای که در آن بزرگ شده است، پیدا کند. اما براین به زودی با انبوهی از موجودات فرازمینی روبرو میشود که آیندهاش را تهدید کرده و در عین حال او را مجبور میکنند تا با گذشتهاش روبرو شود
خلاصه داستان: هنگامی که اشلی و دختر جوانش سارا گرفتار گروهی از افراد شرور شده و زندگیشان به خطر میافتد، اشلی از پدرش مت که در حال حاضر دوران بازنشستگی خود را در جزایر کیمن میگذراند، درخواست کمک میکند اما…
خلاصه داستان: یک زندانبان بازنشسته برای یافتن قاتلان پسرش به تعقیب و گریز می رود. اما جاده او را به مکانی آشنا و البته کمی تاریک تر می برد. آیا او می تواند با موفقیت از این وضعیت پیچیده خارج شود؟
خلاصه داستان: نوجوانی سفید پوست با چند جوان سیاه پوست درگیر می شود و او موضوع را با «درک» ، برادر بزرگ ترش که گرایشات تند نئونازی دارد، در میان می گذارد. «درک» بی مهابا سلاحش را بر می دارد و به سراغ جوانان سیاه پوست می رود، آنان را می کشد، و به زندان محکوم می شود. اما در زندان، به دلیل بدرفتاری زندانیان سفید پوست با او، دیدگاهش نسبت به سیاه پوستان عوض می شود...
خلاصه داستان: ارتش روم به رهبری ژنرال ماکسیموس، روم را نجات می دهد. امپراتور بدون توجه به پسر کثیفش، کومودوس، از ماکسیموس می خواهد تا زمام امور را به دست گیرد و یک جمهوری مستقل پدید آورَد. کومودوس پدر را به قتل می رسانَد و دستور اعدام ماکسیموس و خانواده او را در اسپانیا صادر می کند.
سانسور شده
زیرنویس فارسی
جزو ۲۵۰ فیلم برتر با رتبه
خلاصه داستان: مامور تازه کار افبیآی کلاریس استارلینگ توسط جک کرافورد از آکادمی آموزشی افبیآی در کوانتیکوو، ویرجینیا انتخاب میشود. او ماموریت مییابد تا با هانیبال لکتر که یک روانشناس و قاتل زنجیرهای است ، گفتگو نماید چرا که اعتقاد دارد که لکتر ممکن است بتواند به آنها در پیدا کردن بیل بوفالو ، قاتلی زنجیرهای که پوست قربانیانش را از تن جدا مینماید ، کمک نماید و…
خلاصه داستان: در طول روزهایی که شهر ورشو پایتخت لهستان به اشغال نیروهای آلمان نازی درآمده و محلههای یهودینشین یکی پس از دیگری تخریب میشوند، یک موسیقیدان یهودی برای حفظ جان خود دست به هرکاری میزند
خلاصه داستان: داستان یک پسر نوجوان به نام مارتی مکفلای را روایت میکند که به صورت تصادفی در زمان سفر میکند و از سال ۱۹۸۵ به ۱۹۵۵ منتقل میشود. او والدین خود را در دبیرستان ملاقات میکند و تصادفاً موجب برهم خوردن رابطه آنها میشود. مارتی باید تغییری که در گذشته ایجاد کرده را اصلاح کند و کاری کند تا والدینش عاشق یکدیگر شوند و سپس با کمک دانشمندی به نام دکتر امت براون راهی جهت بازگشت به سال ۱۹۸۵ بیابد.
خلاصه داستان: هنگامی که یک پیشخدمت یهودی با ذهن باز و پسرش قربانی هولوکاست می شوند، او از ترکیبی عالی از اراده، شوخ طبعی و تخیل برای محافظت از پسرش در برابر خطرات اطراف اردوگاهشان استفاده می کند.
خلاصه داستان: جرج بیلی مرد مهربان و مردمدوستی است که پس از ورشکست شدن تصمیم به خودکشی میگیرد؛ اما فرشتهای به نام کلارنس مأمور میشود به روی زمین برود و زندگی او را نجات بدهد…
خلاصه داستان: استان واقعی مقطعی از زندگی اسکار شیندلر را روایت می کند. یک سرمایه دار آلمانی که در خلال جنگ جهانی دوم، با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب می کرد تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و اط طرف دیگر درآمد بیشتری بدست آورد. او به طور پیوسته در تلاش بود تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد.
خلاصه داستان: هنگامی که زمین در آینده غیرقابل سکونت می شود، یک کشاورز و خلبان سابق ناسا به نام جوزف کوپر، وظیفه هدایت یک فضاپیما را به همراه تیمی از محققان برای یافتن یک سیاره جدید برای انسان ها بر عهده می گیرد.
خلاصه داستان: فارست گامپ (تام هنکس) مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. او در کودکی به طور معجزه آسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.
خلاصه داستان: نوجوانی که به قتل پدر خود متهم شده و همه شواهد علیه او است، ارتکاب این جرم را رد میکند .هیئت منصفه دادگاه که از دوازده مرد تشکیل شده برای یافتن حقیقت تلاش میکنند و…
خلاصه داستان: در حالی که نیروهای آمریکایی به سواحل نرماندی یورش می برند، سه برادر در میدان نبرد مرده دراز می کشند و برادر چهارم در پشت خطوط دشمن به دام افتاده است. کاپیتان تکاور جان میلر و هفت مرد وظیفه دارند به قلمرو تحت کنترل آلمان نفوذ کنند و پسر را به خانه بیاورند.
خلاصه داستان: دیوید میلز، که به تازگی انتقالی گرفته و ویلیام سامرست، که بزودی بازنشسته میشود هر دو کارآگاههای جنایی هستند که عمیقاً درگیر پرونده یک قاتل سریالی دگرآزار میشوند. قاتلی که قتلهای خود را به دقت بر طبق هفت گناه کبیره طرحریزی کردهاست: شکمپرستی، طمع، تنبلی، خشم، غرور، شهوت و حسادت...
خلاصه داستان: این فیلم داستانِ زندگی هنری هیل یک خلافکار و روابطش با همسرش کارن هیل و همدستانش جیمی کانوی و تامی دویتو در یک سندیکای خلافکاریِ ایتالیایی-آمریکایی را برای ما روایت میکند.
خلاصه داستان: نیروهای «سائورون» رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آوردهاست. ارتش «سارومان» اکنون آماده حمله به «آراگورن» و مردم «روهان» هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و «فرودو» و «سم» با امید اندکی که باقی مانده به سمت «موردور» میروند. متحدان جدیدی به «آراگورن»، و «مری» و «پیپین» پیوستهاند، و آنها باید از «روهان» دفاع کرده و بر «آیزنگارد» بتازند. در همین حال «سائورون» در حال پایهریزی یک حمله بزرگ به «گاندور» است و...
خلاصه داستان: کاب دزدی ماهر است که با استفاده از تکنولوژی خواب مشترک به ضمیر ناخودآگاه افراد نفوذ می کند و افکار و رازهای ارزشمند آنها را می دزدد. هدف جدید او مدیرعامل شرکت بزرگی است، اما کاب این بار نقشه جدیدی در ذهن دارد. او در این راه از گروهی جدید و حرفه ای برای رسیدن به هدفش کمک می گیرد، اما همه چیز آنطور که باید پیش نمی رود...