جری، پدر مجرد و در حال تقلا، پسرش جو را به جنبش شهروندی مستقل وارد میکند و به او میآموزد که قوانین صرفاً توهم هستند و آزادی چیزی است که باید به دست آورد. اما، همانطور که ایدئولوژی جری آنها را تحلیل میبرد، آنها در مسیر برخورد با رئیس پلیسی قرار میگیرند که زندگی خود را صرف حفظ قوانینی کرده است که جری آنها را از بین برده است.