با برگزاری جشن عروسی خیرآبادیها همه روستا خالی میشود و فقط مش غفور در غسالخانه اش باقی می ماند تا اینکه پسران حاج عابدینی جنازه پدرشان را نزد او می آورند ، غافل از اینکه اتفاقی در انتظار اوست که همه چیز را تغییر میدهد...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید