در دورانی پر هرج و مرج و پر از راهزنان، گانگستر سرکش پنگ یینان و برادرانش لی وو و ما مینگ به عنوان یاغی به سختی تلاش میکنند. زنی مرموز به نام ژوانگ یوئه آنها را با یک شمش طلا استخدام میکند تا عروس را از یک دژ راهزنان بیرحم بدزدند. در طول این ماموریت، پنگ دشمن دیرینهاش - مردی که سالها پیش خانوادهاش را قتل عام کرده بود - را که در میان جنایتکاران پنهان شده بود، کشف میکند. پنگ که از انتقام تغذیه شده بود، حملهای وحشیانه را برای تسویه حساب و نابودی باند آغاز میکند.