گریس و شریک زندگیاش، جکسون، به خانهای قدیمی در حومهی شهر نقل مکان میکنند. گریس در پی تحقق رویای نویسندگیاش است و مدت کوتاهی بعد، صاحب فرزندی میشوند. اما با غیبتهای مکرر جکسون و فشارهای سنگین زندگی خانگی که بر دوش او میافتد، گریس کمکم از هم میپاشد و در مسیر خود ردّی از ویرانی بر جای میگذارد.