پس از آنکه کامرون کید دچار آسیب مغزی شدیدی میشود که میتواند به پایان حرفهاش منجر شود، روزنهای از امید برایش پدیدار میگردد: قهرمانش، آیزایا وایت — ستارهی افسانهای فوتبال و هشتبار قهرمان لیگ — به او پیشنهاد میدهد تا در ملک دورافتادهاش، جایی که همراه همسر مشهورش (یک اینفلوئنسر سرشناس) زندگی میکند، تحت آموزش او قرار گیرد.