در بورنئو، نزدیک جنگلهای گرمسیری، «کریا» یک بچه اورانگوتان را در مزرعهی نخل روغنی که پدرش در آن کار میکند، نجات میدهد. پسرخالهاش «سلای» که بهدلیل درگیری میان قبیلهی بومیاش و شرکتهای چوببری به دنبال پناهگاه است، به خانهی آنها میآید. حالا کریا، سلای و اورانگوتان کوچکی که «اوشی» نام گرفته، باید برای نجات جنگل در برابر نابودی آن مبارزه کنند.